کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیاکه هیچ بهاری به حسرت ما نیست

    شکسته رنگی امید بی‌تماشا نیست

    به قدر پر زدن ناله وسعتی داریم

    غبارشوق جنون مشرب است صحرا نیست

    زما ومن به سکوت ای حباب قانع باش

    که غیرضبط نفس نام این معما نیست

    غنا مخواه‌که تمثال هستی امکان

    برون آینهٔ احتیاج پیدا نیست

    چو موج اگر به‌شکستی رسی غنیمت‌دان

    درین محیط‌که جز دست عجز بالا نیست

    به هرچه می‌نگری پرفشان بیرنگی‌ست

    که‌گفته است جهان آشیان عنقا نیست

    اگر ز وهم برآیی چه موج و کو گرداب

    جهان به خویش فرو رفته است دریا نیست

    حساب هیچکسی تا کجا توان دادن

    بقا کدام و چه هستی فنا هم از ما نیست

    به آرمیدگی شمع رفته‌ایم از خویش

    دلیل مقصد از سرگذشتگان پا نیست

    به هرزه بال میفشان در این چمن بیدل

    که هر طرف نگری جز در قفس وا نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha