کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عمری‌ست به‌چشمم ز نم اشک اثر نیست

    ای دل تو کجایی ‌که غبارت به نظر نیست

    محرومی غفلت نظری را چه علاج ‌است

    خلقی‌ست درین خانه برون در و در نیست

    وهم آینهٔ خلق به زنگارگرفته‌ست

    گر چشم‌گشایی مژه‌ات پیش نظر نیست

    طاث همه را در دم شمشیر نشانده‌ست

    تا سینه درین معرکه باقیست سپر نیست

    با لعل بتان سهل مدان دعوی یاقوت

    کم نیست دم لاف همان را که جگر نیست

    تشویش تردّد مکش از فکر میانش

    دست تو گر اینخا نشود حلقه‌ کمر نیست

    بی ‌دردی ما زبر فلک سخت غریب است

    در خانهٔ دودیم و کسی را مژه تر نیست

    امید فنا نیز درین بزم فضولیست

    این ‌شمع‌ در اینجا همه ‌شام ‌است ‌و سحر نیست

    چون شیشهٔ ساعت به فسونخانهٔ‌ گردون

    زبر قدم آن خاک نیابی‌ که به سر نیست

    معیار برومندی این باغ گرفتیم

    سرها به سر دار رسیده‌ست ثمر نیست

    جان‌ و جسد عشق‌ و هوس جمله سراب است

    کس نیست ‌کند فهم که هستی چقدر نیست

    ای‌گرد پر افشان سحر در چه خیالی

    چین کن زه دامن ‌که ‌گریبان دگر نیست

    نامحرم پرواز فنایم چه توان کرد

    چون رنگ پری دارم و سر در ته پر نیست

    بیدل اگر این است سر و برگ شعورت

    هرچند به آن جلوه رسی غیر خبر نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha