کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دیده‌ای راکه به نظاره دل محرم نیست

    مژه برهم زدن از دست تاسف ‌کم نیست

    موج در آب‌گهر آینهٔ همواری‌ست

    دل اگر جمع شود کار هوس در هم نیست

    حسن را بی‌عرق شرم طراوت نبود

    گل کاغذ به از آن‌گل‌که بر او شبنم نیست

    درد معشوق فزونتر ز غم عشاق است

    چاک چون سینهٔ‌ گندم به دل آدم نیست

    موی ژولیده مدان جوهر تجرید جنون

    که سرافرازی قدر علم از پرچم نیست

    همچو ابر آینه‌دار عرق شرم توایم

    خاک ما گر همه بر باد رود بی‌نم نیست

    غیرتت پردهٔ‌غفلت به‌دل و دیده‌گماشت

    تا تو پیدا نشوی آینه در عالم نیست

    طوطی‌ات هیچ رهی‌-‌آینهٔ دل نشکافت

    تا بدانی ‌که تو را جز تو کسی همدم نیست

    ای جنون داغ شو ازکلفت عریانی من

    دامنش داده‌ام از دست و گریبان هم نیست

    هستی عاریت‌ام سجده به پیشانی بست

    دوش هرکس به ته بار رو‌د بی‌خم نیست

    باعث وحشت جسم است نفسها بیدل

    خاک تا هم‌نفس باد بود بی‌رم نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha