کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زان خوشه‌که میناگری باغ عنب داشت

    هر دانه پریخانه ی بازار حلب داشت

    خورشید پس از رفع سحر پرده‌ دری‌ کرد

    تاگرد نفس کم نشد این آینه شب داشت

    یکتایی‌اش افسون ادب خواند بر اظهار

    مقراض بیان‌گشت زبانی‌که دو لب داشت

    مفهوم نگردیدکه ما و من هستی

    در خواب‌عدم این‌همه هذیان‌ز چه‌تب داشت

    بی‌تجربه مکشوف نشد نفرت دنیا

    تا وصل‌دماغ همه‌کس حرص عزب داشت

    از مشتری و زهره، نه رنگی‌ست‌، نه بویی

    این باغ همین‌ خار و خس راس و ذنب داشت

    چیزی ننمودیم‌که ارزد به خیالی

    تمثال ز آیینهٔ تحقیق ادب داشت

    صد هرگز به امل هرزه شمردیم وگرنه

    سر تا قدم‌شمع همین یک‌دو وجب داشت

    گر بر خط تسلیم قضا سر ننهادیم

    پیشانی بی‌سجدهٔ ما چین غضب داشت

    دلگیرتر از منت مرهم نتوان زیست

    زخمی‌که‌ لب ‌از خنده‌ ندزدید طرب داشت

    بیدل دل هر ذره تپش‌خانهٔ آهی‌ست

    نایابی مطلب چقدر درد طلب داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha