کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسکه در بزم توام حسرت جنون پیمانه است

    هرکه را رنگی بگردد لغزش مستانه است

    اهل معنی از حوادث مست خواب راحتند

    شور موج بحر درگوش صدف افسانه است

    تهمت الفت به نقش‌کارگاه دل مبند

    آشنای عالم آیینه پر بیگانه است

    در دماغ هر دو عالم سوختن پر می‌زند

    شمع این ویرانه‌ها خاکستر پروانه است

    محوزنجیرنفس بودن دلیل هوش نیست

    هرکه می‌‍بینی به قید زندگی دیوانه است

    صافی دل زنگ عجب از طینت زاهد نبرد

    از برای خودپرست آیینه هم بتخانه است

    در خراب‌آباد امکان‌گردی از معموره نیست

    نوحه‌کن بر دل‌که این ویرانه هم ویرانه است

    از نفس یکسر تپشهای دلم باید شمرد

    سبحه‌ای دارم‌که سر تا پای او یک دانه است

    گر به خود دستی فشانم فارغ از آرایشم

    همچوگیسوی بتان در آستینم شانه است

    بیدل امشب‌گرد دل می‌گردد از خود رفتنی

    پرفشانیهای رنگ این شمع را پروانه است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha