کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فسون وهم چه مقدار رهزن افتادست

    که ذر بر تو مراکار با من افتادست

    کجا روم ‌که چو اشکم ز سعی بخت نگون

    به پیش پا همه از پا فتادن افتادست

    چو غنچه محرم زانوی دل شو و دریاب

    که در طلسم‌گریبان چه دامن افتادست

    چرا جنون نکند فطرت از تصور من

    که عمرهاست نگاه تو بر من افتادست

    به غیر سوختن از عشق نیست جان بردن

    بت آتشی به قفای برهمن افتادست

    صدای‌ کوه به این نغمه ‌گوش می‌مالد

    که سنگ و خشت همه در فلاخن افتادست

    نه نخل دانم و نی‌گلبن اینقدر دانم

    که راه نشو و نماها به‌گلخن افتادست

    در احتیاج نم جبهه می‌دهد آواز

    که آب شو، ‌گرت آتش به خرمن افتادست

    تلاش نقش نگین می‌رسد به قبر آخر

    به دوش دل ز جهان بارکندن افتادست

    شرر نی‌ام‌ که‌ کنم‌ کار خود به خنده تمام

    چو شمع تا به سحر سر به‌گردن افتادست

    بهار رنگ ندارد گل دگر بیدل

    در آب چشمهٔ ادراک روغن افتادست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha