کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هرکجا وحشتی از آتشم افروخته است

    برق در اول پرواز نفس سوخته است

    چه خیال است دل از داغ تسلی‌گردد

    اخگری چشم به خاکستر خود دوخته است

    لاف را آینه‌پرداز محبت مکنید

    به نفس هیچکس این شعله نیفروخته است

    نتوان محرم تحقیق شد از علم و عمل

    و ضعها ساخته و ما و من آموخته است

    پاس اسرار محبت به هوس ناید راست

    شمع بر قشقه و زنار چها سوخته است

    ای نفس ‌مایه دکانداری غلفت تا چند

    آسمان جنس سلامت به تو نفروخته است

    از قماش بد و نیک دو جهان بیخبریم

    چون حیا پیرهن ما نظر دوخته است

    ذره‌ایی نیست که خورشید نمایی نکند

    گرد راهت چقدر آینه اندوخته است

    گر نه بیدل سبق از مکتب مجنون دارد

    اینقدر چاک گریبان زکه آموخته است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha