کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    راحت‌ جاوید عشاق ‌از فضولی رستن است

    سجدهٔ شکر نگه چشم‌ از تماشا بستن است

    چون خروش نغمه‌ای‌کزتار می‌آید برون

    شوخی پرواز ما ازبال آنسو جستن است

    از کشاکش نیست ایمن یک نفس ، فرصت شمار

    کار ریگ شیشهٔ ساعت ز پا ننشستن است

    نشئهٔ آزادیی دارد غرور عاشقان

    ناله را گرد نکشی از قید هستی رستن است

    تا چه زاید صبحدم‌کامشب به بزم نوبهار

    غنچه‌چون‌مینای‌می‌از خون‌عیش‌آبستن است

    شرمی از آزار دلها کن که در ملک وفا

    بهرناموس‌مروت رنگ هم نشکستن است

    از مکافات عمل ایمن نباید زیستن

    سربریدن های ناخن عبرت دل خستن است

    همچو اشک از انفعال دستگاه ما و من

    آب‌باید شدکه‌آخر دستی‌ازخود شستن‌است

    تا توان زین انجمن‌ کام تماشا یافتن

    همچو شمع اجزای ما را با نگه پیوستن است

    زانقلاب دهر بیدل ‌کارم از طاقت‌ گذشت

    بعد از این از سخت‌جانی سنگ بر دل بستن است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha