کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خاک نمیم‌، ما را،‌کی فکر عجز و جاه است

    گرد شکستهٔ ما بر فرق ماکلاه است

    عشق غیورا‌ز ما چیزی نخواست جزعجز

    سازگدایی اینجا منظور پادشاه است

    خیر و شری‌که دارند بر فضل واگذارید

    هرچند امید عفو است درکیش ماگناه است

    با عشق غیرتسلیم دیگر چه سرکندکس

    در آفتاب محشر بی‌سایگی پناه است

    دل‌گر نشان نمی‌داد هستی چه داشت در بار

    تمثال بی‌اثر را آیینه دستگاه است

    ای شمع چند خواهی مغرور ناز بودن

    این‌گردن بلندت سر درکنار چاه است

    جهد ضعیف ما را تسلیم می‌شناسد

    هرچند پا نداریم چون سبحه سر به راه است

    خاک مرا مخواهید پامال ناامیدی

    با هر سیاهکاری در سرمه‌ام نگاه است

    شستن مگربخواند مضمون سرنوشتم

    نامی‌که من ندارم در نامهٔ سیاه است

    شادم‌که فطرتم نیست تریاکی تعین

    وهمی‌که می‌فروشم بنگ است وگاهگاه است

    بیدل دلیل عجز است شبنم طرازی صبح

    از سعی بی‌پر و بال اشکم گداز آه است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha