کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گوهر دل ز سخن رنگ صفا باخته است

    زنگ این آینه یکسر نفس ساخته است

    مکش ای جلوه ز دل یک دونفس دامن ناز

    که هنوز آینه تمثال تو نشناخته است

    حسن خوبان که کتان مه تابان تواند

    تا تو بی‌پرده نه‌ای پرده نینداخته است

    جلوه‌ها مفت‌تو ای ناله چه فرصت‌طلبی‌ست

    که نفس هم‌نفسی آینه پرداخته است

    از قمار من و ما هیچ نبردیم افسوس

    رنگ جنسی‌ست‌که نقدش همه جا باخته است

    عجز ما آن سوی تسلیم ‌گرو می‌تازد

    سایه در جنگ سپر هم سپر انداخته است

    هرزه بر خویش ننازی‌ که درین بزم چو شمع

    سر تسلیم همان‌گردن افراخته است

    هر دو عالم چو نفس در جگرم سوخته‌اند

    شعلهٔ وادی مجنون چه‌قدر تاخته است

    پیش از ایجاد نفس قطع هوسها کردیم

    صبح هستی دم تیغی به خیال آخته است

    هیچ پرواز ز خاکستر خود بیرون نیست

    بیدل این هفت فلک بیضهٔ یک فاخته است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha