کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شوق‌دیدارم و در چشم‌کسان راه من است

    هرکجاگرد نگاهی‌ست‌کمینگاه من است

    داغ تأثیر وفایم‌ که به آن افسردن

    جگر بی‌اثری سوختهٔ آه من است

    عجز رنگم به فلک ناز همایی‌ دارد

    کهکشان سایهٔ اقبال پر کاه من است

    حیرتم آبله‌پا کرد که چون موج‌گهر

    هر ط‌رف ‌گام نهد دل به سر راه من است

    حرف نیرنگ مپرسید که چون شمع خموش

    رفته‌ام از خود و واماندگی افواه من است

    بوی هستی کلف‌اندود غبارم دارد

    صافی آینه‌ام از نفس اکراه من است

    در غم و عیش تفاوت‌نگرفتم‌که‌چو شمع

    خنده وگریه همان آتش جانکاه من است

    محو نسیانکده عالم گمگشتگی ام

    هرکه ازخود به تغافل زند آگاه من است

    موج ‌گوهر سر مویی به بلندی نرسید

    شوخی چین‌، خجل از دامن‌کوتاه من است

    بیدل آن به‌که دود ریبشهٔ من در دل خاک

    ورنه چون تاک هزار آبله در راه من است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha