بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۵۳: شوقدیدارم و در چشمکسان راه من است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوق دیدارم و در چشم کسان راه من است هرکجاگرد نگاهی ست کمینگاه من است داغ تأثیر وفایم که به آن افسردن جگر بی اثری سوختهٔ آه من است عجز رنگم به فلک ناز همایی دارد کهکشان سایهٔ اقبال پر کاه من است حیرتم آبله پا کرد که چون موج گهر هر ط رف گام نهد دل به سر راه من است حرف نیرنگ مپرسید که چون شمع خموش رفته ام از خود و واماندگی افواه من است بوی هستی کلف اندود غبارم دارد صافی آینه ام از نفس اکراه من است در غم و عیش تفاوت نگرفتم که چو شمع خنده وگریه همان آتش جانکاه من است محو نسیانکده عالم گمگشتگی ام هرکه ازخود به تغافل زند آگاه من است موج گوهر سر مویی به بلندی نرسید شوخی چین ، خجل از دامن کوتاه من است بیدل آن به که دود ریبشهٔ من در دل خاک ورنه چون تاک هزار آبله در راه من است بیدل دهلوی