کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امروزکه امید به‌کوی تو مقیم است

    گر بال گشایم دل پرواز دو نیم است

    نتوان ز سرم برد هوای دم تیغت

    این غنچه‌گره بستهٔ امید نسیم است

    شد حاجت ما پرده‌برانداز غنایت

    سایل همه جا آینهٔ رازکریم است

    فیض نظرکیست که درگلشن امکان

    هر برگ‌گل امروزکف دست‌کلیم است

    جزکاهش جان نیست ز همصحبت سرکش

    گریان بود آن موم‌که با شعله ندیم است

    بر صاف‌ضمیران بود آشوب حوادث

    صد موج‌کشاکش به سر در یتیم است

    پیوسته پر آواز بودکاسهٔ خالی

    پرگویی ابله اثر طبع سقیم است

    آسوده‌دلی الفت یأس است وگرنه

    امید هم اینجا چه‌کم اززحمت بیم است

    حیران طلب مایهٔ تمییز ندارد

    در چشم گدا ششجهت آثارکریم است

    بی‌رنگی گلشن نشود همسفرگل

    آیینه ز خود می‌رود و جلوه مقیم است

    بیدل ز جگرسوختگی چاره ندارم

    با داغ مرا لاله‌صفت‌عهد قدیم است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha