کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شوق تا گرم عنان نیست فسردن برجاست

    گر به راحت نزند ساحل ما هم دریاست

    راحتی در قفس وضع‌ کدورت داریم

    رنگ مژگان به هم آوردن آیبنهٔ ماست

    چشم‌حاصل چه ‌توان داشت ‌که در مزرع عمر

    چون شرر دانه‌فشانی همه بر روی هواست

    زندگی نیست متاعی که به تمکین ارزد

    کاروان نفس ما همه جا هرزه‌دراست

    دست گل دامن بویی نتوانست گرفت

    رفت‌ گیرایی از آن پنجه ‌که در بند حناست

    همه واماندهٔ عجزیم اگر کار افتد

    نفس سوخته ابنحا زره زبر قباست

    تا سرکوی تویارب‌که شود رهبر من

    ناله خار قدمی دارد و اشک آبله‌پاست

    ساحلی‌کوکه دهم عرض خودآراییها

    هر کجا گوهر من جلوه فروشد دریاست

    چاره‌اندیشی‌ام از فیض الم محرومی‌ست

    فکر بی‌دردی اگر ره نزند درد دواست

    همه جا گمشدگان آینهٔ راز همند

    من ز خود رفته‌ام وقرعه به نام عنقاست

    نغمهٔ انجمن یأس به شوخی نزند

    سودن دست ندامت‌زدگان نرم صداست

    بیدل از باده‌کشان وحشی عشرت نرمد

    دام مرغان طرب رشتهٔ موج صهباست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha