به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
حذر ز راه محبتکه پر خطرناک است
تو مشت خار ضعیفی و شعله بیباک است
توان به بیکسی ایمن شد از مضرت دهر
سموم حادثه را بخت تیره تریاک است
به اختیارنرفتیم هر کجا رفتیم
غبار ما ونفس، حکم صید وفتراک است
ز بس زمانه هجومکساد بازاریست
چو اشکگوهر ما وقف دامن خاک است
چگونهکم شود از ما ملامت زاهد
که صد زبان درازش به چوب مسواک است
ازین محیطکه در بی نمیست توفانش
کسیکهآب رخی بردگوهرش پاک است
غبار حادثه حصنی است ناتوانان را
کمند موج خطر ناخدای خاشاک است
ز خویش رفتن ما رهبری نمیخواهد
دلیل قافلهٔ صبح سینهٔ چاک است
نیامدهست شرابی به عرض شوخی رنگ
جهان هنوز سیهمست سایهٔ تاک است
چه وانمایمت از چشمبند عالم وهم
که خودنمایی آیینه در دل خاک است
زمانهکجمنشان را به برکشد بیدل
کسیکه راست بود خارچشم افلاک است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.