بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۵۰۳: حذر ز راه محبتکه پر خطرناک است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حذر ز راه محبت که پر خطرناک است تو مشت خار ضعیفی و شعله بیباک است توان به بیکسی ایمن شد از مضرت دهر سموم حادثه را بخت تیره تریاک است به اختیارنرفتیم هر کجا رفتیم غبار ما ونفس ، حکم صید وفتراک است ز بس زمانه هجوم کساد بازاریست چو اشک گوهر ما وقف دامن خاک است چگونه کم شود از ما ملامت زاهد که صد زبان درازش به چوب مسواک است ازین محیط که در بی نمی ست توفانش کسی که آب رخی بردگوهرش پاک است غبار حادثه حصنی است ناتوانان را کمند موج خطر ناخدای خاشاک است ز خویش رفتن ما رهبری نمی خواهد دلیل قافلهٔ صبح سینهٔ چاک است نیامده ست شرابی به عرض شوخی رنگ جهان هنوز سیه مست سایهٔ تاک است چه وانمایمت از چشمبند عالم وهم که خودنمایی آیینه در دل خاک است زمانه کج منشان را به برکشد بیدل کسی که راست بود خارچشم افلاک است بیدل دهلوی