کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عشرت موهوم هستی‌کلفت دنیا بس است

    رنگ این‌گلزار خون‌گردیدن دلها بس است

    نشئهٔ خوابی‌ که ما داربم هرجا می‌رسد

    فرش مخمل‌گر نباشد بستر خارا بس است

    آفت دیگر نمی‌خواهد طلسم اعتبار

    چون شرر برق نگاهی خرمن ما را بس است

    انقلاب دهر دیدی‌گوشه می‌باید گرفت

    عبرت احوال‌ گوهر شورش دریا بس است

    می‌شود زرپن بساط شب‌، ز نور روی شمع

    رونق بخت سیه پرواز رنگ ما بس است

    حسن‌بی‌پرواست‌، اینجا قاصدی‌درکار نیست

    نامهٔ احوال مجنون طرهٔ لیلا بس است

    آگهی مستغنی‌ست از فکر سودای شهود

    دیده ی بینا اگر نبود دل دانا بس است

    مطربی در بزم مستان‌گر نباشدگو مباش

    نی‌نواز مجلس می‌گردن مینا بس است

    پیچش آهی دلیل وحشت دل می‌شود

    گردبادی چین طراز دامن صحرا بس است

    سلطنت وهم است بیدل خاکسار عجز باش

    افسر ما چون ره خوابیده نقش پا بس است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha