کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اشک یک لحظه به مژگان بار است

    فرصت عمر همین مقدار است

    زندگی عالم آسایش نیست

    نفس آیینهٔ این اسرار است

    بسکه‌گرم است هوای گلشن

    غنچه اینجا سر بی‌دستار است

    شیشه‌ساز نم اشکی نشوی

    عالم از سنگدلان‌، کهسار است

    خشت داغی‌ست عمارتگر دل

    خانهٔ آینه یک دیوار است

    میکشی سرمهٔ عرفان نشود

    بینش از چشم قدح دشوار است

    همچو آیینه اگر صاف شوی

    همه جا انجمن دیدار است

    گوش‌کو تا شود آیینهٔ راز

    نالهٔ ما نفس بیمار است

    دردگل‌کرد زکفر و دین شد

    سبحه اشک مژه‌، زنار است

    نیست گرداب‌صفت آرامم

    سرنوشتم به خط پرگار است

    از نزاکت سخنم نیست بلند

    از صدا ساغرگل را عار است

    غافل از عجز نگه نتوان بود

    آسمانها گره این تار است

    نکشد شعله سر از خاکستر

    نفس سوختگان هموار است

    بیدل از زخم بود رونق دل

    خندهٔ‌گل نمک گلزار است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha