کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ندانم بازم آغوش‌که خواهد شد دچار امشب

    کنارم می‌رمد چون پرتو شمع ازکنار امشب

    ز جوش ماهتاب این دشت و درکیفیتی دارد

    که‌گویی پنبهٔ میناست در رهن فشار امشب

    ز استقبال و حال این امل‌کیشان چه می‌پرسی

    قدح در دست فردا نیست بی‌رنج خمار امشب

    ز بزم وصل دور افکند فکر جنت و حورت

    کجا خوابیدی ای‌غافل درآغوش است یار امشب

    پر طاووس تاکی بالش راحت به‌گل‌گیرد

    خیال افسانهٔ خوابت نمی‌آید به‌کار امشب

    حساب بی‌دماغان فرصت فردا نمی‌خواهد

    فراغت‌گل‌کن و خود را برون آر از شمار امشب

    مبادا خجلت واماندگی آبت کند فردا

    به رنگ شمع اگر خاری به پا داری برآر امشب

    زصد شمع و چراغم غیراین معنی نشد روشن

    که ظلمتهای‌دوش است آنچه‌گردید آشکار امشب

    خط پیشانی از صبح قیامت نسخه‌ها دارد

    بخوانید آنچه نتوان خواند زین لوح مزار امشب

    چو شمع ازگردن تسلیم من بی‌امتحان مگذر

    ز هر عضوم سری بردار و بر دوشم‌گذار امشب

    سحر بیدل شکایت‌نامه‌ها باید رقم کردن

    بیا تا دوده‌گیرم از چراغ انتظار امشب

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha