کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیتابی عشق این همه نیرنگ هوس ریخت

    عنقا پری افشاندکه توفان مگس ریخت

    مستغنی‌گشت چمن و سیر بهاریم

    بی‌بال و پریها چقدرگل به قفس ریخت

    از تاب و تب حسرت دیدار مپرسید

    دردیده چوشمعم نگهی‌پر زد و خس ریخت

    ازیک دو نفس صبح هم ایجاد شفق‌کرد

    هستی دم تیغی‌ست‌که خون همه‌کس ریخت‌.

    روشنگر جمعیت دل جهد خموشی‌ست

    نتوان چو حباب آینه بی‌ضبط نفس ریخت

    دنباله دو قلقل مینای رحیلیم

    ین باده جنون داشت‌که در جام جرس ریخت

    بیدل ز فضولی همه بی‌نعمت غیبیم

    آب رخ این مایده‌ها، سیر و عدس ریخت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha