کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عبث تعلیم آگاهی مکن افسرده طبعان را

    که‌بینایی چو چشم‌ازسرمه‌ممکن نیست‌مژگان را

    به غیر ز بادپیمایی چه دارد پنجهٔ منعم

    ز وصل زرهمان یک‌حسرت آغوش‌است‌میزان‌را

    به هرجا عافیت رو داد نادان در تلاش افتد

    دویدن ریشهٔ گلهای آزادی‌ست طفلان را

    حسد را ریشه نتوان یافت جزدر طینت ظالم

    سر دنباله دایم در دل تیر است پیکان را

    درشتان را ملایم طینتیهایم خجل دارد

    زبان از نرمگویی سرنگون افکند دندان را

    اگر سوزد نفس از شور محشرباج می‌گیرد

    خموشیهای این نی درگره دارد نیستان را

    کتاب پیکرم یک موج می شیرازه می‌خواهد

    نم آبی فراهم می‌کند خاک پریشان را

    فغان‌کاین نوخطان ساده‌لوح از مشق بیباکی

    به آب تیغ می‌شویند خط عنبرافشان را

    دگرکو تحفه‌ای تا گلرخان فهمند مقدارش

    چو نقش پا به‌خاک افکنده‌اند آیینهٔ جان را

    چو بوی‌گل لباس راحت ما نیست عریانی

    مگر درخواب بیندپای مجنون وصل‌دامان را

    به‌بی‌سامانی‌ام وقت‌است اگر شور جنون‌گرید

    که دستی‌گرکنم پیدا نمی‌یابم‌گریبان را

    به‌چشم خونفشان بیدل توآن بحرگوهرخیزی

    که لاف آبرو پیشت‌گدازد ابر نیسان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha