کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    باز آب شمشیرت از بهار جوشیها

    داد مشت خونم را یادگل فروشیها

    ناله تا نفس دزدید من به سرمه خوابیدم

    کرد شمع این محفل داغم از خموشیها

    یا تغافل از عالم یا ز خود نظر بستن

    زین دوپرده بیرون نیست ساز عیب‌پوشیها

    مایه‌دار هستی را لاف ما و من ننگ است

    بی‌بضاعتان دارند عرض خودفروشیها

    زاهدی نمی‌دانم تقویی نمی‌خواهم

    سینه صافیی دارم نذر درد نوشیها

    سازمحفل هستی پرگسستن آهنگ‌است

    از نفس‌که می‌خواهد عافیت سروشیها

    محرم فنا بیدل زیر بارکسوت نیست

    شعله‌جامه‌ای دارد از برهنه دوشیها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha