کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در شهد راحتند فقیران بوریا

    آسوده‌اند در شکرستان بوریا

    بر قسمت فتاده‌کس ازپشت پا زند

    نی می‌خلد به ناخنش از خوان بوریا

    برگیر و دار اهل جهان خنده می‌کند

    رند برهنه پای بیابان بوریا

    بر خاک خفتگان به حقارت نظر مکن

    آید صدای تیغ ز عریان بوریا

    وقت فتادگی مشو از دوستان جدا

    این است نقش مسلک یاران بوریا

    افتادگی‌ست سرمهٔ آواز سرکشان

    در بند ناله نیست نیستان بوریا

    درگنج خلوتی‌که بلندست دست فقر

    پیچیده‌ایم پای به دامان بوریا

    بیدل به‌سرکشان‌جهان چشم‌عبرت است

    سرتا به پای زخم نمایان بوریا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha