بیدل دهلوی
غزلیات
غزل شمارهٔ ۳۳۱: در شهد راحتند فقیران بوریا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در شهد راحتند فقیران بوریا آسوده اند در شکرستان بوریا بر قسمت فتاده کس ازپشت پا زند نی می خلد به ناخنش از خوان بوریا برگیر و دار اهل جهان خنده می کند رند برهنه پای بیابان بوریا بر خاک خفتگان به حقارت نظر مکن آید صدای تیغ ز عریان بوریا وقت فتادگی مشو از دوستان جدا این است نقش مسلک یاران بوریا افتادگی ست سرمهٔ آواز سرکشان در بند ناله نیست نیستان بوریا درگنج خلوتی که بلندست دست فقر پیچیده ایم پای به دامان بوریا بیدل به سرکشان جهان چشم عبرت است سرتا به پای زخم نمایان بوریا بیدل دهلوی