به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
سخنشد داغ دل چونشمع ازآتش بیانیها
معانی مرد در دوران ما از سکته خوانیها
طبیعت همعنان هرزهگویان تا کجا تازد
خیالم محو شد ازکثرت مصرع رسانیها
ز تشویشکج آهنگانگذشت از راستی طبعم
مگر این حلقهها بردرد از ره بیسنانیها
ز استغنای آزادی چه لافد موج درگوهر
به معنی تخته است آنجا دکان تر زبانیها
چه ریشد دستگاه فطرتم تار خیال اینجا
به اشکیل خران دارم تلاش ریسمانیها
ز طاق افتاد مینای اشارات فلکتازی
هلال اکنون سپهر افکند ار ابروکمانیها
نفس سرمایهایاز لاف خودسنجی تبراکن
مبادا دل شود سنگ ترازوی گرانیها
بهبیباکیزبانواکردهای ، چونشمعوزینغافل
که میراند!برون بزمت آخر نکتهرانیها
زدعوی چند خواهی برگردون منفعل بودن
قفس تنگ است جز بر ناله مفکن پرفشانیها
غرور رستمیگفتم به خاکشکیست اندازد
ز پاافتادگان گفتند: زور ناتوانیها
سریدرجیبدزدیدم،ز وهم خانومان رستم
ته بالم برآورد از غم بیآشیانیها
تو ای پیری مگر بار نفس برداری از دوشم
گران شد زندگانی بر دل از یاد جوانیها
بهناموسحواسم چوننفستهمتکش هستی
همهدر خواب ومن خونمیخورماز پاسبانیها
دنائت بسکه شد امروز مغرور غنا بیدل
زمین هم بال وپر دارد به نازآسمانیها
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.