کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کیست بردارد ز اهل معرفت ناز تو را

    گنبد دستارکو بردارد آواز تو را

    جزصدای لفظ‌نامربوط او معنی‌کجاست

    نغمهٔ دولاب آهنگی بود ساز تو را

    پیری و طفلی بجا، نقص وکمال توام‌اند

    نیست چندان امتیاز انجام و آغاز تو را

    درتغافل هم‌نگه می‌پروردبی‌شیوه نیست

    سرمهٔ نیرنگ باشد چشم غمازتو را

    می‌کندقطع سخن‌، اظهارفضلش آفت‌است

    جز بریدن‌کی بود حرفی لب‌گازتو را

    ازتماشا حیرت بی‌بهره چون آیینه است

    شوق بینایی نباشد دیدهٔ باز تو را

    تا نگردد فاش سرّ مستی‌ات مگشای چشم

    چون پری‌کاین شیشه ظاهرمی‌کند رازتورا

    خم شد از بارتعلق قامتت زیبنده نیست

    دعوی وارستگی چون سرو انداز تو را

    بیدل ارباب تأمل با عروجت چون‌کنند

    آشیان برتر بود از رنگ پرواز تو را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha