کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ربود از بس خیال ساعد او هوش ماهی را

    نمی‌باشد خبر از شور دریاگوش ماهی را

    نفس دزدیدنم در شور امکان ریشه‌ها دارد

    زبان با موج می‌جوشد لب خاموش ماهی را

    ز دمسردی دوران کم نگرددگرمی دلها

    فسردن‌مشکل است از آب‌دریا جوش ماهی را

    حریصان را نباشد محنت از حمالی دنیا

    گرانی‌کم رسد از بار درهم دوش ماهی را

    به جای استخوان از پیکر اینجا تیر می‌ روید

    سراغ عافیت‌کو وضع جوشن‌پوش ماهی را

    غریق وصلم و شوق‌کنار آواره‌ام دارد

    تپیدن ناکجا وسعت دهد آغوش ماهی را

    نصیحت‌کارگر نبود غریق عشق را بیدل

    به دریا احتیاج در نباشدگوش ماهی را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha