کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر سنگ زد زمانه ز بس ساز آشنا

    آه از فسون غول به آواز آشنا

    امروز نیست قابل تفریق و امتیاز

    در سرمه‌گرد می‌کند آواز آشنا

    گر صیقلی به کار برد سعی اتفاق

    انجام‌کار دشمن و آغاز آشنا

    تا کی درین بساط ز افسون التفات

    دل می‌خراشد آینه‌پرداز آشنا

    داد گشاد کار تظلم کجا برد

    برروی شمع خنده زندگاز آشنا

    گر مدعای مرغ نفس آرمیدن است

    زد حلقه بستگی به در باز آشنا

    بشنو نوای نیک و بد از دور و دم مزن

    دام و قفس خوش است ز پرواز آشنا

    چنگ قضاست دهر، امان‌گاه خلق نیست

    نی ناله داشته‌ست ز دمساز آشنا

    منت‌کش تکلف اخلاق‌کس مباد

    گنجشک را چه سود زشهبازآشنا

    از هرچه دم زنی به خموشی حواله‌کن

    بیگانه‌ام ز خویش هم از ناز آشنا

    عشق قابل انشاکسی نیافت

    این انجمن پر است ز غماز آشنا

    بیدل به‌حرف وصوت هم‌آواره‌گشت‌خلق

    بردیم سر به مهر عدم راز آشنا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha