کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای فدای جلوهٔ مستانه‌ات میخانه‌ها

    گرد سرگردیدهٔ چشمت خط پیمانه‌ها

    سوخت باهم برق بی‌پروایی عشق غیور

    خواب چشم شمع و بالین پر پروانه‌ها

    گردباد ایجادکرد آخر به صحرای جنون

    بر هوا پیچیدن موی سر دیوانه‌ها

    رازعشق ازدل برون‌افتاد و رسوایی‌کشید

    شد پریشان‌گنج تا غافل شد از ویرانه‌ها

    عاقبت‌در زلف خوبان جای آرایش نماند

    تخته‌گردید از هجوم دل دکان شانه‌ها

    تا رسد خوابی به فریاد دماغ ما چوشمع

    تا سحر زین انجمن باید شنید افسانه‌ها

    جوهرکین خنده‌می‌چیند به‌سیمای حسد

    نیست برهم خوردن شمشیر بی‌دندانه‌ها

    تاطبایع نیست‌مألوف‌،‌انجمن‌ویرانه است

    ناقص افتدخوشه چون‌بی‌ربط بالددانه‌ها

    خلق‌گرمی داشت‌شرم چشم‌پرخاشی نبود

    عرصهٔ شطرنج شداز بی‌دری‌این خانه‌ها

    نا توانی قطع‌کن بیدل ز ابنای زمان

    آشنای‌کس نگردند این حیا بیگانه‌ها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha