به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
زهی سودایی شوق تو مذهبها و مشربها
به یادت آسمان سیر تپیدن جوش یاربها
مبادا از سرمکم سایهٔ سودای گیسویت
چو مو نشو و نمایی دیدهام در پردهٔ شبها
جدا از اشک شد چشم سراب دشت حیرانی
همان خمیازهٔ خشکیست بیاطفال، مکتبها
بس است از دود دل، جوهرفروش آیینهٔ داغم
به غیر از شام مژگانی ندارد چشمکوکبها
به خاموشی توان شد ایمن از ایذایکجبحثان
نفس دزدیدن است اینجا فسون نیش عقربها
به منع اضطراب عاشقان زحمت مکش ناصح
که آتش زندگی دارد به قدر شوخی تبها
چوآهنگ جرس ما وسبکروحانه جولانی
که از یک نعرهوارش میتپد آغوش قالبها
عمارت غیر چین دامن صحرا نمیباشد
ز تنگیهای مذهب اینقدربالید مشربها
زبان درکام پیچیدم، وداع گفتگوکردم
سخن راپردهٔ رخصت بود بربستن لبها
بهار بینشان عالم نومیدیام بیدل
سرغم میتونکرد از شکست رنگ مطلبها
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.