کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خیال قرب غفلت دوری ازانس است محرم را

    تبسم‌های‌گندم چین دامن گشث آدم را

    حوادث‌کج سرشتان را نبخشد وضع همواری

    بود مشکل‌کشاکش ازکمان بیرون برد خم را

    ز جرأت قطع‌کن‌گر مرد میدانگاه تسلیمی

    که تیغ اینجا برشها می‌شمارد ریزش دم را

    سراغ از هرچه‌گیری بی‌نشانی جلوه‌ها دارد

    غبار وحشتی از بال عنقاگیر عالم را

    ز تحریک مژه بر پرده‌های دیده می‌لرزم

    که‌نوک خامه ازهم می‌شکافد صفحهٔ نم را

    اگر ازگرد راهت چشم آهو سرمه بردارد

    تحیر همچوتار شمع سوزد جوهر رم را

    درین محفل ندارد عافیت وضع ملایم هم

    اگربستروگربالین همان زخم است مرهم را

    به چشم شوخ تاکی عیب‌جوی یکدگربودن

    مژه برهم زنید وبشکنید آیینهٔ هم را

    درین‌گلشن نقابی نیست غیر از شرم پیدایی

    به عریانی همان جوش عرق پوشید شبنم را

    کج‌اندیشان ندارند آگهی از راستان بیدل

    ز انگشت است یک‌سر میل کوری چشم خاتم را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha