کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گرکماندار خیالت در زه آرد تیر را

    هر بن مو چشم امیدی شود نخجیر را

    یاد رخسارت جبین فکر را آیینه ساخت

    حرف زلفت‌کرد سنبل رشتهٔ تقریر را

    برنمی‌دارد عمارت خاک صحرای جنون

    خواهی آبادم‌کنی بر باد ده تعمیر را

    مانع بیتابی آزادگان فولاد نیست

    ناله در وحشت گریبان می‌درّد زنجیر را

    سخت دشوارست پرداز شکست رنگ‌من

    بشکن ای نقاش اینجا خامهٔ تصویر را

    موج‌خون‌من‌که‌آتش داغ‌گرمیهای‌اوست

    می‌کند بال سمندر جوهر شمشیر را

    چون‌ره‌خوابیده زین‌خوابی‌که فیضش‌کم مباد

    تا به منزل برده‌ام سررشتهٔ تعبیر را

    گربه‌این وجدست شور وحشت دیوانه‌ام

    داغ‌حیرت می‌کند چون‌نقش‌پا زنجیررا

    پای تا سر دردم اما زحمت کس نیستم

    ناله‌ام در سینه خرمن می‌کند تأثیر را

    تاکی ازغفلت به قید جسم فرساید دلت

    یک نفس بر باد ده این خاک دامنگیر را

    صبح عشرتگاه هستی ازشفق آبستن است

    نیست جز خون‌گر بپالایدکسی این شیر را

    دست از دنیا بدار و دامن آهی بگیر

    تا بدانی همچو بیدل قدر دار وگیر را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha