کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حسنی است بررخش رقم مشک ناب را

    نظاره کن غبار خط آفتاب را

    هر جلوه باز شیفتهٔ رنگ دیگر است

    آن حسن برق نیست‌که سوزد نقاب را

    مست خیال میکدهٔ نرگس توایم

    شور جنون‌کند قدح ما شراب را

    بوی بهار شوق تو را رنگ معجزی‌ست

    کارد به رقص و زمزمه مرغ‌کباب را

    خاکستر است شعله‌ام امروز و خوشدلم

    یعنی رسانده‌ام به صبوری شتاب را

    ما را زتیغ مرگ مترسان‌که از ازل

    بر موج بسته اندکلاه حباب را

    اسباب زندگی همه دام تحیر است

    غیر از فریب هیچ نباشد سراب را

    کو شور مستیی‌که درین عبرت انجمن

    گرد شکست شیشه‌کنم ماهتاب را

    سیماب را ز آینه پای‌گریز نیست

    دارد تحیرم به قفس اضطراب را

    توفان طراز چشم من از پهلوی دل است

    سامان آبروست ز دریا سحاب را

    دانا و میل صحبت نادان چه ممکن است

    موج‌گهر به خاک نیامیزد آب را

    تا چند رشتهٔ نفس از وهم تافتن

    دیگر به پای خویش مپیچ این طناب را

    بیدل شکسته رنگی خاصان مقرراست

    باشد شکستگی ورق انتخاب را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha