کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سرت گردم به گلشن جلوه ده آن روی چون گل را
    رگ لبریز خون ناله کن منقار بلبل را
    مرا سرپنجهٔ حسن است طاقت آزما امشب
    که موج بحر بی تابی کند کوه تحمل را
    مبادا حالی او گردد و بیگانگی آرد
    نگاه شوخش از حد می برد با ما تغافل را
    تجرد پیشگان مستغنی اند از دولت دنیا
    گهر ریگ تا دریا بود بحر توکل را
    ز صرصر پنجه زردار گل بر خاک می افتد
    بپیچد باد دستی های ما د ست تمول را
    تهی دارند پیران خمیده غور کن یک ره
    که جا پیوسته جویا بر سر دریا بود پل را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha