کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی
    آمد و رفت نفس تا هست در جان کندنی
    رفته ام از بس فرو در قلزم اندیشه ات
    می کند مانند گردابم گریبان دامنی
    می شود نخل برومندی که غم بار آورد
    هر که کارد در فضای سینه تخم دشمنی
    چشم مستش با دماغ شیرگیر از هر نگاه
    می کند در جام طاقت بادهٔ مردافکنی
    چند می لافیده باشی در فنون عاشقی
    گر زنی آن چشم پر فن را فنی، اهل فنی
    کس نیارد دید اندام ترا از فرط نور
    می کند خورشید را عریان تنی پیراهنی
    با تجلی زار حسنش لاف هم چشمی زند
    کیست جویا همچو شمع بزم دیگر کشتنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha