کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی
    چون غنچهٔ نرگس بود آبستن چشمی
    یک شب ز جمالش چقدر بهره توان برد
    بگذشت شب وصال به مالیدن چشمی
    درد نگه عجز چه دانی؟ که نبرده است
    گوش نگهت بهره ز نالیدن چشمی
    چون آینه گشتم همه تن واله دیدار
    چیند چقدر گل کسی از روزن چشمی
    زان می که نپیموده به من رفته ام از خویش
    غارتگر هوش است به دزدیدن چشمی
    جویا نتوانست زباندان نگه شد
    آن کس که نخورده است دل او فن چشمی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha