کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پیوسته ذوق باده چو خون در دل من است
    گویی ز صاف و درد می آب و گل من است
    از تخم عشق یار که در سینه کاشتم
    برداشتن دل از دو جهان حاصل من است
    افتادگی است مقصد صحرا نورد عشق
    واماندگی به راه طلب منزل من است
    از میل خاطری که به آن دلربا مراست
    دانسته ام که خاطر او مایل من است
    محراب بندگی است شهیدان عشق را
    این تیغ کج که در کمر قاتل من است
    بیتابی ام چو گرد زمین را به یاد داد
    این طور بال و پر زدن بسمل من است
    عاشق که با خود است به غربت فتاده است
    از خود به هر طرف که روم منزل من است
    دریا به خاک ره نفشاند گهر به مفت
    این اختراع دیدهٔ دریا دل من است
    آن قطره خون سوخته کز کبریای عشق
    قلزم خروش آمده جویا، دل من است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha