کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بود آسودگی در اضطراب از چشم بیتابم
    چو نبض خسته دایم در طپش باشد رگ خوابم
    مرا دل کندن از صهبا کم از جان کندنی نبود
    در اعضا ریشه دارد از رگ تلخی می نابم
    ز مستی رتبهٔ جمشید باشد بینوایان را
    بود تختم بساط خاک تا در عالم آبم
    ز جوش گریه در شبهای هجران چشم آن دارم
    که چون خاشاک بردارد زجای خویش سیلابم
    کنم بی شکرین لعل تو گر پیمانه پیمایی
    رگ تلخی زبان مار گردد در می نابم
    مرا یاد بناگوشی چنین در تاب و تب دارد
    کمند صید دل گردیده جویا موج مهتابم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha