به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۸۸۴: تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ام

1690عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ام
جام لبریز می احمر بود آیینه ام
نقش بسته صورتت در خاطرم پیش از وجود
خلوت عکس تو در خارا بود آیینه ام
معنی نور علی از دل ما روشن است
در کف آن آینه سیما بود آیینه ام
باشد از بس عکس رویش دلنشین، افتاده است
صفحهٔ تصویر او هر جا بود آیینه ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۸۳: لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ...2شمارهٔ ۸۸۴: تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ا ...3شمارهٔ ۸۸۵: نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیبا ...4شمارهٔ ۸۸۶: ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام 5شمارهٔ ۸۸۷: کرد دلها را به مژگان نرگس جانانه ...6شمارهٔ ۸۸۸: در سراغ تو غبار رم عنقا گشتیم 7شمارهٔ ۸۸۹: خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم 8شمارهٔ ۸۹۰: بی خطا از بس رساند زخم بر بالای ز ...9شمارهٔ ۸۹۱: تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در ک ...10شمارهٔ ۸۹۲: به تماشای تو بشفت بهار نگهم 11شمارهٔ ۸۹۳: چنان ز زشتی کردار خود خجل شده ام 12شمارهٔ ۸۹۴: زبیتابی شود هر دم فزونتر آتش شوقم 13شمارهٔ ۸۹۵: گرفت عشقش ازین دست اگر گریانم 14شمارهٔ ۸۹۶: دهد بوی جگر پرکاله آهم 15شمارهٔ ۸۹۷: از وصال مایوس است این دلی که من د ...16شمارهٔ ۸۹۸: بسکه تلخی چشانده هجرانم 17شمارهٔ ۸۹۹: فزونتر گردد از زهد ریایی نخوت مرد ...18شمارهٔ ۹۰۰: شبی کز یاد آن مه بر جگر دندان بیف ...19شمارهٔ ۹۰۱: عشق در زنهار باشد از دل غم پیشه ا ...20شمارهٔ ۹۰۲: دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم 21شمارهٔ ۹۰۳: نمک پروردهٔ لعلت تکلم 22شمارهٔ ۹۰۴: بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواست ...23شمارهٔ ۹۰۵: تا به معراج فنا یعنی شهادتگاه عشق 24شمارهٔ ۹۰۶: گل دیدار ترا چون پی چیدن رفتم 25شمارهٔ ۹۰۷: چون آینه بر روی تو مدهوش نگاهم 26شمارهٔ ۹۰۸: دل پراضطرابی؛ دست و پا گم کرده ای ...27شمارهٔ ۹۰۹: در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کن ...28شمارهٔ ۹۱۰: خاک راه آن سیه مستم به هنگام خرام 29شمارهٔ ۹۱۱: سبز در خون جگر شد ریشهٔ اندیشه ام 30شمارهٔ ۹۱۲: خموشم ارچه به ظاهر ولی پر از سخنم 31شمارهٔ ۹۱۳: مرا بس بود روز دیوان عام 32شمارهٔ ۹۱۴: شدم پیر و همان مغلوب نفس غفلت آیی ...33شمارهٔ ۹۱۵: به هیچ کس نرسیده است سود ازین مرد ...34شمارهٔ ۹۱۶: زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم 35شمارهٔ ۹۱۷: خود را به تو بی راحله رفتم برسانم 36شمارهٔ ۹۱۸: تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم 37شمارهٔ ۹۱۹: رسته از قید مذاهب دست در مولا زدی ...38شمارهٔ ۹۲۰: ز لعل او دلی شوریده دارم 39شمارهٔ ۹۲۱: از سکوت افشای اسرار نهانی کرده ای ...40شمارهٔ ۹۲۲: عذار لعل گون خوب است از خوبان بهم ...41شمارهٔ ۹۲۳: زین بیش جور با دل خونین ما مکن 42شمارهٔ ۹۲۴: بی جان بود قدح شب آدینه بر زمین 43شمارهٔ ۹۲۵: شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین 44شمارهٔ ۹۲۶: جهان را محتسب، چندی به کام می پرس ...45شمارهٔ ۹۲۷: چو یافت لذت بیداد خنجر مژگان 46شمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین! ...47شمارهٔ ۹۲۹: آنچه در حق گلستان می کند فصل خزان 48شمارهٔ ۹۳۰: تو و نامهربانی و به قصد ما میان ب ...49شمارهٔ ۹۳۱: نخواهد کرد گردون بعد از این آهنگ ...50شمارهٔ ۹۳۲: گر چنین در ضعف دایم بگذرد احوال م ...51شمارهٔ ۹۳۳: کام دل از لب شکرشکنی شیرین کن 52شمارهٔ ۹۳۴: در دیار همتم فرش است گوهر بر زمین 53شمارهٔ ۹۳۵: بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین 54شمارهٔ ۹۳۶: تو و مستی و ناز و عشوه و مغرور خو ...55شمارهٔ ۹۳۷: چو رو از برقع آن رشک قمر می آورد ...56شمارهٔ ۹۳۸: آشفته زلف را زصبا می کنی، مکن!57شمارهٔ ۹۳۹: بی سخن نیست ترا یک سر مو بیش دهن 58شمارهٔ ۹۴۰: کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان 59شمارهٔ ۹۴۱: چون شمیم غنچه آیی گر ز قید دل برو ...60شمارهٔ ۹۴۲: خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن 61شمارهٔ ۹۴۳: ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن 62شمارهٔ ۹۴۴: پنهان تراست ساعد سیمین در آستین 63شمارهٔ ۹۴۵: ز خویشتن نفسی گر نهی قدم بیرون 64شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبا ...65شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن 66شمارهٔ ۹۴۸: از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن 67شمارهٔ ۹۴۹: نیست جای پانهادن بر زمین 68شمارهٔ ۹۵۰: در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر ...69شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین 70شمارهٔ ۹۵۲: خوبرو بسیار از کشمیر می آید برون 71شمارهٔ ۹۵۳: برون آی از نقاب و مشهدم را رشک ای ...72شمارهٔ ۹۵۴: لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن 73شمارهٔ ۹۵۵: از آن دو لب چه گل کام می توان چید ...74شمارهٔ ۹۵۶: چون شمع برافروختی از باده کشیدن 75شمارهٔ ۹۵۷: چون نهد عارف به پر از خلوت دل پا ...76شمارهٔ ۹۵۸: تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن 77شمارهٔ ۹۵۹: دل آگاه آزاد است از اندیشهٔ مردن 78شمارهٔ ۹۶۰: به سعی در طلبش راه جستجو سر کن 79شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 80شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...81شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 82شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 83شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 84شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 85شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 86شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 87شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 88شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 89شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...90شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 91شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...92شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 93شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 94شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 95شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 96شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 97شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...98شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...99شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 100شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 101شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...102شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...103شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...104شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 105شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 106شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 107شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...108شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...109شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...110شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 111شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 112شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 113شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 114شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 115شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...116شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 117شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...118شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...119شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...120شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...121شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...122شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...123شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...124شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...125شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 126شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 127شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...128شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 129شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 130شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...131شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...132شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...133شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...134شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 135شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...136شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...137شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 138شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 139شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 140شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...141شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 142شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 143شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...144شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...145شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 146شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...147شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 148شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...149شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...150شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 151شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 152شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 153شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...154شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...155شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...156شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...157شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 158شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 159شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...160شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...161شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 162شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...163شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 164شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...165شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟166شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...167شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...168شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...169شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 170شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...171شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 172شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 173شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 174شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...175شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 176شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 177شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 178شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...179شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 180شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...181شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...182شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...183شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 184شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...185شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...186شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...187شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 188شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...189شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 190شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...191شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...192شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 193شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 194شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 195شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 196شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 197شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ