کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پنداری
    وجودم نالهٔ لبهای خاموش است پنداری
    قدم با آنکه از پیری دو تا گردیده است، اما
    ز شوقش چون کمال سرتاسر آغوش است پنداری
    نشد پژمرده از دم سردی دی غنچهٔ طبعم
    بهار تو جوانیهایش در جوش است پنداری
    ز فیض باده هر مو بر تنم رنگین زبانی شد
    به بیهوشی قسم سرمایهٔ هوش است پنداری
    به شوق نکته ای کز غنچهٔ او سر زند جویا
    سراپای دلم مانند گل، گوش است پنداری
    کی ام من؟ عاشق غم دیدهٔ بسیار محزونی
    نگه دیوانه ای، کاکل اسیری، زلف مفتونی
    شکست قلب عاشق راست در طالع مگر امشب
    لبت از پشتی خط می زند بر دل شبیخونی
    شراب آن نگه در جام طاقت هر کراریزی
    چو خم بی دست و پا گردد اگر باشد فلاطونی
    نه تنها جاده می غلتد بخاک از طرز رفتارش
    بود هر نقش پا دنبال سروش چشم پرخونی
    کشد کهسار را جویا سر زنجیر افغانت
    مگر در قرنها خیزد ز صحرا چون تو مجنونی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha