به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن

1660عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

انکسار مرا تماشا کن
اعتبار مرا تماشا کن
بار دل می کشم ز بیکاری
کارو بار مرا تماشا کن
داغ داغ است لخت لخت دلم
لاله زار مرا تماشا کن
گشته آبستن هزار سحر
شب تار مرا تماشا کن
بی تو روز و شبم به ناله گذشت
روزگار مرا تماشا کن
در نیابم ز لاغری به نظر
جسم زار مرا تماشا کن
گل گل ازیاد او شکفته دلم
خارخار مرا تماشا کن
بر نمی خیزد از زمین گردم
انکسار مرا تماشا کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 2شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 3شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 4شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 5شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 6شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 7شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 8شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...9شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 10شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...11شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 12شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 13شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 14شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 15شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 16شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...17شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...18شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 19شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 20شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...21شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...22شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...23شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 24شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 25شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 26شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...27شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...28شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...29شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 30شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 31شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 32شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 33شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 34شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...35شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 36شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...37شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...38شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...39شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...40شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...41شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...42شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...43شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...44شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 45شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 46شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...47شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 48شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 49شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...50شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...51شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...52شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...53شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 54شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...55شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...56شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 57شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 58شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 59شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...60شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 61شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 62شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...63شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...64شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 65شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...66شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 67شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...68شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...69شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 70شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 71شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 72شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...73شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...74شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...75شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...76شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 77شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 78شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...79شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...80شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 81شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...82شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 83شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...84شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟85شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...86شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...87شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...88شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 89شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...90شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 91شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 92شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 93شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...94شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 95شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 96شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 97شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...98شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 99شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...100شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...101شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...102شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 103شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...104شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...105شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...106شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 107شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...108شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 109شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...110شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...111شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 112شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 113شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 114شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 115شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 116شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ