کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره‌ای
    کار دارد با دل مومینم آتشپاره‌ای
    العطش گویان ز هر مژگان زبان بیرون فکند
    بسکه گردیده است چشمم تشنهٔ نظاره‌ای
    یک نگه کافی است چون شمع از برای شش جهت
    چشم مستش را که دارد هر طرف آواره‌ای
    رفتی و از خار خارت در چمن گردیده است
    چشم تر هر نرگس و هر گل دل صدپاره‌ای
    می‌برد از خویشتن ما را حنای پنجه‌اش
    می‌برد جویا ز دست امشب، حریفان چاره‌ای!‏

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha