کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو
    اغری دویده باز نگاهم به سوی تو
    چشمی سیاه کرده همانا به روی تو
    هر حلقه ای که گشته نمایان ز موی تو
    دور می اش ز حلقهٔ ماتم دهد نشان
    بزمی که نقل او بود گفتگوی تو
    افتد به شیشهٔ خانه افلاک رخنه ها
    بالد هوا به خویشتن از بس ز بوی تو
    زایل نگشت رنگ خجالت ز چهره اش
    شرمنده گشته است گل از بس ز روی تو
    بی تو نه ایم نیم نفس گرچه عمرهاست
    از خویش رفته یم پی جستجوی تو
    بی شک به رنگ آینه صاف است باطنش
    هر کس که او نگفته خوش آمد به روی تو
    زین بحر قانع ار شده باشی به قطره ای
    جویا بجا بود چو گهر آبروی تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha