به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چمن

1690عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چمن
همچو بوی گل ز هم پاشید دلها در چمن
تا کدامین لعل میگونش به رقص آورده است
جلوهٔ طاووس دارد سرو مینا در چمن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 2شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...3شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 4شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 5شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 6شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 7شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 8شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 9شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 10شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 11شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...12شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 13شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...14شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 15شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 16شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 17شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 18شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 19شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...20شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...21شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 22شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 23شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...24شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...25شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...26شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 27شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 28شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 29شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...30شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...31شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...32شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 33شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 34شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 35شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 36شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 37شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...38شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 39شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...40شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...41شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...42شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...43شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...44شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...45شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...46شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...47شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 48شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 49شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...50شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 51شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 52شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...53شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...54شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...55شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...56شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 57شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...58شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...59شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 60شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 61شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 62شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...63شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 64شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 65شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...66شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...67شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 68شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...69شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 70شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...71شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...72شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 73شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 74شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 75شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...76شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...77شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...78شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...79شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 80شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 81شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...82شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...83شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 84شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...85شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 86شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...87شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟88شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...89شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...90شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...91شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 92شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...93شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 94شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 95شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 96شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...97شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 98شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 99شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 100شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...101شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 102شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...103شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...104شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...105شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 106شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...107شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...108شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...109شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 110شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...111شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 112شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...113شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...114شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 115شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 116شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 117شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 118شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 119شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ