به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۸۸۵: نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیباکم

1560عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیباکم
طپیدنهای دل از رخنه های سینهٔ چاکم
به اهل درد حاجت نیست زاد ره پس از مردن
که از پهلوی نقد داغ، گنجی در ته خاکم
رگ ابری شود خونبار بر روی هوا پیدا
به هر سو رو نهد مد نگه از چشم نمناکم
ز فیض کیف افیون، موشکافم در سخن جویا
خدیو ملک معنایم چو باشد تخت تریاکم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۸۸۴: تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ا ...2شمارهٔ ۸۸۵: نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیبا ...3شمارهٔ ۸۸۶: ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام 4شمارهٔ ۸۸۷: کرد دلها را به مژگان نرگس جانانه ...5شمارهٔ ۸۸۸: در سراغ تو غبار رم عنقا گشتیم 6شمارهٔ ۸۸۹: خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم 7شمارهٔ ۸۹۰: بی خطا از بس رساند زخم بر بالای ز ...8شمارهٔ ۸۹۱: تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در ک ...9شمارهٔ ۸۹۲: به تماشای تو بشفت بهار نگهم 10شمارهٔ ۸۹۳: چنان ز زشتی کردار خود خجل شده ام 11شمارهٔ ۸۹۴: زبیتابی شود هر دم فزونتر آتش شوقم 12شمارهٔ ۸۹۵: گرفت عشقش ازین دست اگر گریانم 13شمارهٔ ۸۹۶: دهد بوی جگر پرکاله آهم 14شمارهٔ ۸۹۷: از وصال مایوس است این دلی که من د ...15شمارهٔ ۸۹۸: بسکه تلخی چشانده هجرانم 16شمارهٔ ۸۹۹: فزونتر گردد از زهد ریایی نخوت مرد ...17شمارهٔ ۹۰۰: شبی کز یاد آن مه بر جگر دندان بیف ...18شمارهٔ ۹۰۱: عشق در زنهار باشد از دل غم پیشه ا ...19شمارهٔ ۹۰۲: دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم 20شمارهٔ ۹۰۳: نمک پروردهٔ لعلت تکلم 21شمارهٔ ۹۰۴: بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواست ...22شمارهٔ ۹۰۵: تا به معراج فنا یعنی شهادتگاه عشق 23شمارهٔ ۹۰۶: گل دیدار ترا چون پی چیدن رفتم 24شمارهٔ ۹۰۷: چون آینه بر روی تو مدهوش نگاهم 25شمارهٔ ۹۰۸: دل پراضطرابی؛ دست و پا گم کرده ای ...26شمارهٔ ۹۰۹: در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کن ...27شمارهٔ ۹۱۰: خاک راه آن سیه مستم به هنگام خرام 28شمارهٔ ۹۱۱: سبز در خون جگر شد ریشهٔ اندیشه ام 29شمارهٔ ۹۱۲: خموشم ارچه به ظاهر ولی پر از سخنم 30شمارهٔ ۹۱۳: مرا بس بود روز دیوان عام 31شمارهٔ ۹۱۴: شدم پیر و همان مغلوب نفس غفلت آیی ...32شمارهٔ ۹۱۵: به هیچ کس نرسیده است سود ازین مرد ...33شمارهٔ ۹۱۶: زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم 34شمارهٔ ۹۱۷: خود را به تو بی راحله رفتم برسانم 35شمارهٔ ۹۱۸: تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم 36شمارهٔ ۹۱۹: رسته از قید مذاهب دست در مولا زدی ...37شمارهٔ ۹۲۰: ز لعل او دلی شوریده دارم 38شمارهٔ ۹۲۱: از سکوت افشای اسرار نهانی کرده ای ...39شمارهٔ ۹۲۲: عذار لعل گون خوب است از خوبان بهم ...40شمارهٔ ۹۲۳: زین بیش جور با دل خونین ما مکن 41شمارهٔ ۹۲۴: بی جان بود قدح شب آدینه بر زمین 42شمارهٔ ۹۲۵: شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین 43شمارهٔ ۹۲۶: جهان را محتسب، چندی به کام می پرس ...44شمارهٔ ۹۲۷: چو یافت لذت بیداد خنجر مژگان 45شمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین! ...46شمارهٔ ۹۲۹: آنچه در حق گلستان می کند فصل خزان 47شمارهٔ ۹۳۰: تو و نامهربانی و به قصد ما میان ب ...48شمارهٔ ۹۳۱: نخواهد کرد گردون بعد از این آهنگ ...49شمارهٔ ۹۳۲: گر چنین در ضعف دایم بگذرد احوال م ...50شمارهٔ ۹۳۳: کام دل از لب شکرشکنی شیرین کن 51شمارهٔ ۹۳۴: در دیار همتم فرش است گوهر بر زمین 52شمارهٔ ۹۳۵: بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین 53شمارهٔ ۹۳۶: تو و مستی و ناز و عشوه و مغرور خو ...54شمارهٔ ۹۳۷: چو رو از برقع آن رشک قمر می آورد ...55شمارهٔ ۹۳۸: آشفته زلف را زصبا می کنی، مکن!56شمارهٔ ۹۳۹: بی سخن نیست ترا یک سر مو بیش دهن 57شمارهٔ ۹۴۰: کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان 58شمارهٔ ۹۴۱: چون شمیم غنچه آیی گر ز قید دل برو ...59شمارهٔ ۹۴۲: خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن 60شمارهٔ ۹۴۳: ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن 61شمارهٔ ۹۴۴: پنهان تراست ساعد سیمین در آستین 62شمارهٔ ۹۴۵: ز خویشتن نفسی گر نهی قدم بیرون 63شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبا ...64شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن 65شمارهٔ ۹۴۸: از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن 66شمارهٔ ۹۴۹: نیست جای پانهادن بر زمین 67شمارهٔ ۹۵۰: در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر ...68شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین 69شمارهٔ ۹۵۲: خوبرو بسیار از کشمیر می آید برون 70شمارهٔ ۹۵۳: برون آی از نقاب و مشهدم را رشک ای ...71شمارهٔ ۹۵۴: لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن 72شمارهٔ ۹۵۵: از آن دو لب چه گل کام می توان چید ...73شمارهٔ ۹۵۶: چون شمع برافروختی از باده کشیدن 74شمارهٔ ۹۵۷: چون نهد عارف به پر از خلوت دل پا ...75شمارهٔ ۹۵۸: تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن 76شمارهٔ ۹۵۹: دل آگاه آزاد است از اندیشهٔ مردن 77شمارهٔ ۹۶۰: به سعی در طلبش راه جستجو سر کن 78شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 79شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...80شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 81شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 82شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 83شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 84شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 85شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 86شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 87شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 88شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...89شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 90شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...91شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 92شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 93شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 94شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 95شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 96شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...97شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...98شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 99شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 100شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...101شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...102شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...103شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 104شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 105شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 106شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...107شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...108شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...109شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 110شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 111شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 112شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 113شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 114شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...115شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 116شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...117شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...118شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...119شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...120شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...121شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...122شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...123شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...124شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 125شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 126شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...127شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 128شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 129شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...130شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...131شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...132شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...133شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 134شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...135شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...136شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 137شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 138شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 139شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...140شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 141شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 142شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...143شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...144شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 145شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...146شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 147شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...148شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...149شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 150شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 151شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 152شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...153شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...154شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...155شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...156شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 157شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 158شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...159شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...160شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 161شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...162شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 163شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...164شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟165شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...166شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...167شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...168شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 169شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...170شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 171شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 172شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 173شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...174شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 175شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 176شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 177شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...178شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 179شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...180شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...181شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...182شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 183شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...184شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...185شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...186شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 187شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...188شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 189شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...190شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...191شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 192شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 193شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 194شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 195شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 196شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ