به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین!‏

1780عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین!‏
به این شتاب کجا می روی؟ بیا بنشین!‏
خدات خیر دهد، آخر این چه انصاف است؟
به رغم غیر دمی هم به بزم ما بنشین!‏
تمام روز دو چشمم در انتظار تو بود
بیا خوش آمدی ای دوست مرحبا بنشین!‏
بخانه می روی این وقت شب، چه واقع شد؟
چرا سمج شده ای بندهٔ خدا بنشین!‏
چه در رکوع چنین خشک مانده ای زاهد؟
به طور مردم عالم بایست یا بنشین!‏

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۹۲۷: چو یافت لذت بیداد خنجر مژگان 2شمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین! ...3شمارهٔ ۹۲۹: آنچه در حق گلستان می کند فصل خزان 4شمارهٔ ۹۳۰: تو و نامهربانی و به قصد ما میان ب ...5شمارهٔ ۹۳۱: نخواهد کرد گردون بعد از این آهنگ ...6شمارهٔ ۹۳۲: گر چنین در ضعف دایم بگذرد احوال م ...7شمارهٔ ۹۳۳: کام دل از لب شکرشکنی شیرین کن 8شمارهٔ ۹۳۴: در دیار همتم فرش است گوهر بر زمین 9شمارهٔ ۹۳۵: بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین 10شمارهٔ ۹۳۶: تو و مستی و ناز و عشوه و مغرور خو ...11شمارهٔ ۹۳۷: چو رو از برقع آن رشک قمر می آورد ...12شمارهٔ ۹۳۸: آشفته زلف را زصبا می کنی، مکن!13شمارهٔ ۹۳۹: بی سخن نیست ترا یک سر مو بیش دهن 14شمارهٔ ۹۴۰: کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان 15شمارهٔ ۹۴۱: چون شمیم غنچه آیی گر ز قید دل برو ...16شمارهٔ ۹۴۲: خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن 17شمارهٔ ۹۴۳: ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن 18شمارهٔ ۹۴۴: پنهان تراست ساعد سیمین در آستین 19شمارهٔ ۹۴۵: ز خویشتن نفسی گر نهی قدم بیرون 20شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبا ...21شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن 22شمارهٔ ۹۴۸: از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن 23شمارهٔ ۹۴۹: نیست جای پانهادن بر زمین 24شمارهٔ ۹۵۰: در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر ...25شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین 26شمارهٔ ۹۵۲: خوبرو بسیار از کشمیر می آید برون 27شمارهٔ ۹۵۳: برون آی از نقاب و مشهدم را رشک ای ...28شمارهٔ ۹۵۴: لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن 29شمارهٔ ۹۵۵: از آن دو لب چه گل کام می توان چید ...30شمارهٔ ۹۵۶: چون شمع برافروختی از باده کشیدن 31شمارهٔ ۹۵۷: چون نهد عارف به پر از خلوت دل پا ...32شمارهٔ ۹۵۸: تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن 33شمارهٔ ۹۵۹: دل آگاه آزاد است از اندیشهٔ مردن 34شمارهٔ ۹۶۰: به سعی در طلبش راه جستجو سر کن 35شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 36شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...37شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 38شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 39شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 40شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 41شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 42شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 43شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 44شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 45شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...46شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 47شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...48شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 49شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 50شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 51شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 52شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 53شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...54شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...55شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 56شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 57شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...58شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...59شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...60شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 61شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 62شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 63شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...64شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...65شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...66شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 67شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 68شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 69شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 70شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 71شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...72شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 73شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...74شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...75شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...76شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...77شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...78شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...79شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...80شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...81شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 82شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 83شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...84شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 85شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 86شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...87شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...88شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...89شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...90شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 91شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...92شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...93شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 94شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 95شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 96شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...97شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 98شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 99شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...100شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...101شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 102شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...103شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 104شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...105شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...106شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 107شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 108شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 109شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...110شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...111شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...112شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...113شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 114شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 115شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...116شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...117شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 118شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...119شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 120شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...121شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟122شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...123شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...124شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...125شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 126شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...127شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 128شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 129شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 130شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...131شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 132شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 133شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 134شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...135شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 136شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...137شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...138شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...139شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 140شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...141شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...142شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...143شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 144شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...145شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 146شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...147شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...148شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 149شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 150شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 151شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 152شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 153شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ