کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در کدورت خون شدم از خویش شادان آمدم
    جسم رفتم در غم او از خود و جان آمدم
    همچو آب جو که در گل می نماید خویش را
    گرچه گشتم پای تا سر گریه، خندان آمدم
    با تن زار از پی آن یوسف مصر جمال
    همچو گرد کاروان افتان و خیزان آمدم
    کی اسیر عشق را بی بهره دارد فیض حسن
    گل ستان گشتم ز بس زانرو گلستان آمدم
    بر نمی تابد تن روشن دلان بار لباس
    از عدم، جویا! به رنگ شعله عریان آمدم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha