جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۸۶۷: در کدورت خون شدم از خویش شادان آمدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در کدورت خون شدم از خویش شادان آمدم جسم رفتم در غم او از خود و جان آمدم همچو آب جو که در گل می نماید خویش را گرچه گشتم پای تا سر گریه، خندان آمدم با تن زار از پی آن یوسف مصر جمال همچو گرد کاروان افتان و خیزان آمدم کی اسیر عشق را بی بهره دارد فیض حسن گل ستان گشتم ز بس زانرو گلستان آمدم بر نمی تابد تن روشن دلان بار لباس از عدم، جویا! به رنگ شعله عریان آمدم جویا تبریزی