کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست تنها بی رخت دشمن گریبان ناله ام
    رخنه اندازد جرس آسا به دامان ناله ام
    همره من گر شوی در گلستان جوش گل است
    غنچه را از بس کند خاطر پریشان ناله ام
    لخت دل با خون حسرت بسکه ریزد هر طرف
    بی تکلف کرده عالم را گلستان ناله ام
    رخنه می اندازدش چون غنچه در جیب و بغل
    گر رساند چرخ را دستی به دامان ناله ام
    نالهٔ نی می کند دل را همین سرگرم شوق
    می شود آتش فروز صد نیستان ناله ام
    دل طپیدن؛ طبل و لشکر؛ فوج غم؛ آهش؛ علم
    سوی گردون می رود جویا به سامان ناله ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha