به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جویا تبریزی

جویا تبریزیغزل هاشمارهٔ ۶۲۹: آنکه زلفش به دلم دست تطاول پیچد

1730عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آنکه زلفش به دلم دست تطاول پیچد
دود در خلوتش از نکهت سنبل پیچد
پلکها چون بگذارد بهم از مستی خواب
سرمه از نرگس او در ورق گل پیچد
مخزن گوهر مقصود شود همچو صدف
پای سعی آنکه به دامان توکل پیچد
داغ دارد دل مستغنی ما منعم را
پنجهٔ بی طعمی دست تمول پیچد
رفتی از ساحت گلزار و نسیم سحری
بی تو چون شعله به بال و پر بلبل پیچد
گره از کار دل آسان بگشاید جویا
دامن صبر چو بر دست توسل پیچد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۲۸: هر که در عشقت ز مژگان اشک نابش می ...2شمارهٔ ۶۲۹: آنکه زلفش به دلم دست تطاول پیچد 3شمارهٔ ۶۳۰: عجزم از عشق محال است عنان تاب شود 4شمارهٔ ۶۳۱: بلبلی نیست دل خسته که نالان نشود 5شمارهٔ ۶۳۲: ز روز حشر شهید ترا چه بیم بود 6شمارهٔ ۶۳۳: چشم مخمور تو چون بازار صهبا بشکند 7شمارهٔ ۶۳۴: تا بر رخ تو زلف پریشان نمی شود 8شمارهٔ ۶۳۵: گل به آن روی نکو می ماند 9شمارهٔ ۶۳۶: رهی از خود نرفتن غیر گمراهی نمی ب ...10شمارهٔ ۶۳۷: دل به قدر عقل هر کس را اسیر غم شو ...11شمارهٔ ۶۳۸: در این زمانه خوشش باد اگر غمی دار ...12شمارهٔ ۶۳۹: زموج چین توانی ساده کردن گر جبین ...13شمارهٔ ۶۴۰: می نشاط که در جام شاه ریخته اند 14شمارهٔ ۶۴۱: فصل نوبهاران است ابر در خروش آمد 15شمارهٔ ۶۴۲: عشاق همچو دل به بر شیر خفته اند 16شمارهٔ ۶۴۳: لب تو چون نمک نوشخند خواهد شد 17شمارهٔ ۶۴۴: هر که محو جلوهٔ جانان شود، جانان ...18شمارهٔ ۶۴۵: طعن ها زاهد به عشق پاک دامن می زن ...19شمارهٔ ۶۴۶: غنچه مانند این دهن باشد 20شمارهٔ ۶۴۷: می به جام گل از آن رخسار زیبا ریخ ...21شمارهٔ ۶۴۸: بحر را چشم تر ما از نظر می افکند 22شمارهٔ ۶۴۹: به قدر دستگه پامال حب مال خواهی ش ...23شمارهٔ ۶۵۰: صید خلق اهل ریا در گوشه گیری دیده ...24شمارهٔ ۶۵۱: سوار ابلق لیل و نهار خود باشد 25شمارهٔ ۶۵۲: چو مهر دوست مرا در حریم جان تابد 26شمارهٔ ۶۵۳: آیینه با وقار تو سیماب می شود 27شمارهٔ ۶۵۴: از شور جنون هیچ کس آگاه نمی بود 28شمارهٔ ۶۵۵: اگر غبار ره یار می توانی شد 29شمارهٔ ۶۵۶: شب که حالم زغم هجر تو دیگرگون بود 30شمارهٔ ۶۵۷: سوی گلشن شو اکسیر حیاتت گر هوس با ...31شمارهٔ ۶۵۸: آن دم که باده کلفتم از سینه می بر ...32شمارهٔ ۶۵۹: خط به گرد عارضش گرد شمیم گل بود 33شمارهٔ ۶۶۰: شب که در ساغر شراب ارغوان افکنده ...34شمارهٔ ۶۶۱: دایما خون دلم زان زلف و کاکل می چ ...35شمارهٔ ۶۶۲: عیار ناقصان از فکر کامل می تواند ...36شمارهٔ ۶۶۳: غمی به خاطرم از بیش و کم نمی آید 37شمارهٔ ۶۶۴: چو انگشتان نایی دایما در رقص می آ ...38شمارهٔ ۶۶۵: تا چند رود دل پی کاری که ندارد 39شمارهٔ ۶۶۶: دست خواهش تا توان از مدعا باید کش ...40شمارهٔ ۶۶۷: لب خندان به تو ای غنچه دهن بخشیدن ...41شمارهٔ ۶۶۸: دگر بوی کبابم از دل آواره می آید 42شمارهٔ ۶۶۹: دل عاشق ز منع اشک خونین غرق خون م ...43شمارهٔ ۶۷۰: دل از مهر می و معشوقم آسان بر نمی ...44شمارهٔ ۶۷۱: هرگز از پیش نظر آن رخ رخشان نرود 45شمارهٔ ۶۷۲: به شوخی برق را راه تپش بر بال و پ ...46شمارهٔ ۶۷۳: دل را به قدر خمکده ها جوش داده ان ...47شمارهٔ ۶۷۴: تنها نه همین یارم گوش سبکی دارد 48شمارهٔ ۶۷۵: نه آسان زان سر کو عاشق بیدل برون ...49شمارهٔ ۶۷۶: نیکی به خلق چرخ زبرجد نمی کند 50شمارهٔ ۶۷۷: گر از بحرین چشمم ابر نیسان مایه و ...51شمارهٔ ۶۷۸: تا دلم هنگامهٔ مهر و وفا را گرم ک ...52شمارهٔ ۶۷۹: قهقهه خنده مرا در غم او ناله بود 53شمارهٔ ۶۸۰: با همه اعضا مرا چون ابر گریان ساخ ...54شمارهٔ ۶۸۱: اشک ما موج شراب دل بود 55شمارهٔ ۶۸۲: هر که چون صبح خودنمایی کرد 56شمارهٔ ۶۸۳: در این زمانه کسی نیست رو به من خن ...57شمارهٔ ۶۸۴: ‏ آتش آهم ز بس گلزار بی نم می شود 58شمارهٔ ۶۸۵: با چمن دوش به شوخی چه اداها می کر ...59شمارهٔ ۶۸۶: کدامین شب به خواب آن روی خندانم ن ...60شمارهٔ ۶۸۷: وای بر دیده اگر محو بدایع نشود 61شمارهٔ ۶۸۸: اشتیاقم جام می را جان تصور می کند 62شمارهٔ ۶۸۹: سخن سازی چو چشم یار در دنیا نمی ب ...63شمارهٔ ۶۹۰: قصیده ای که درآن مدح مرتضی نبود 64شمارهٔ ۶۹۱: آه ما کی در شب هجرت فلک پیما نشد 65شمارهٔ ۶۹۲: ز رنگ چهره ام بوی بهار درد می آید 66شمارهٔ ۶۹۳: چه جورها که غمت با دل تباه نکرد 67شمارهٔ ۶۹۴: از نخستم تن ز درد عشق غم فرسوده ب ...68شمارهٔ ۶۹۵: آشنا با عشق اگر شد عقدهٔ دل وا شو ...69شمارهٔ ۶۹۶: اضطرابی دارم از آرام شوخ و شنگ تر 70شمارهٔ ۶۹۷: روم از خویشتن دنبال دلدار 71شمارهٔ ۶۹۸: ای ز فیض لطف عامت گشته خون ناب شی ...72شمارهٔ ۶۹۹: فصل بهاران شده ساغر بگیر 73شمارهٔ ۷۰۰: غفل نبرده بهره ای از روزگار عمر 74شمارهٔ ۷۰۱: گرچه از موج هوا چین بر جبین دارد ...75شمارهٔ ۷۰۲: نونهالم را ز بس بگذاشت بر شوخی مد ...76شمارهٔ ۷۰۳: بی ذکر تو نیکو نبود پیشهٔ دیگر 77شمارهٔ ۷۰۴: به بیخودی شد از آن همزبان من تصوی ...78شمارهٔ ۷۰۵: می رباید خط روی لاله گونم بیشتر 79شمارهٔ ۷۰۶: گریم ز هجر آن گل رو چون سحاب وار 80شمارهٔ ۷۰۷: بی جلوهٔ روی تو نظر بسته نکوتر 81شمارهٔ ۷۰۸: از گل داغ جنون دارم بهاری در نظر 82شمارهٔ ۷۰۹: شد دل دریا کنارم ته همین از چشم ت ...83شمارهٔ ۷۱۰: اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه ای ...84شمارهٔ ۷۱۱: پای هر نخلی که بوسیدم به دوران به ...85شمارهٔ ۷۱۲: باشد ارباب رعونت را ز بی مغزی غرو ...86شمارهٔ ۷۱۳: کار دنیا فکر ای دانا ندارد اینقدر 87شمارهٔ ۷۱۴: نباشد غیر عشق نیکوانم پیشهٔ دیگر 88شمارهٔ ۷۱۵: آب از گداز دل نخورد سرو آه اگر 89شمارهٔ ۷۱۶: از ازل بی وحشتی نبود دل ما را قرا ...90شمارهٔ ۷۱۷: رفت می نوشیم ز یاد آخر 91شمارهٔ ۷۱۸: نیست جز افغان مرا در بزم آن مکار ...92شمارهٔ ۷۱۹: به فکر نام مباش اینقدر همین زنهار 93شمارهٔ ۷۲۰: چون شود محو از دل خاکی سرشت ما غب ...94شمارهٔ ۷۲۱: یادش از شوخی به دل ما را نمی گیرد ...95شمارهٔ ۷۲۲: گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر 96شمارهٔ ۷۲۳: آمدی مستانه و گل گل طرب دارد بهار 97شمارهٔ ۷۲۴: دلم از هجر تو خون است امروز 98شمارهٔ ۷۲۵: عمر رفت و هست ذوق آن بر و دوشم هن ...99شمارهٔ ۷۲۶: چشم آینه پرآب است از مثال من هنوز 100شمارهٔ ۷۲۷: دل عاشق زفغان سیر نگردد هرگز 101شمارهٔ ۷۲۸: صبح شد ساقی همان مستی شب دارم هنو ...102شمارهٔ ۷۲۹: شد از نگاه که آشفته یار ما امروز 103شمارهٔ ۷۳۰: مردم و مهر ترا در دل نهان دارم هن ...104شمارهٔ ۷۳۱: در دامن دل اشک ز مژگان تر انداز 105شمارهٔ ۷۳۲: نوبهار آمد هوا آیینه پرواز است با ...106شمارهٔ ۷۳۳: فریاد چقدرها خورد افسوس بر امروز 107شمارهٔ ۷۳۴: مستان پی گلگشت چمن می رسد امروز 108شمارهٔ ۷۳۵: به سیر باغ خرامان شد آن نگار امرو ...109شمارهٔ ۷۳۶: غیر از ایام وصال بت دلخواه مپرس 110شمارهٔ ۷۳۷: معنیی گر هست با رند می آشام است و ...111شمارهٔ ۷۳۸: ز لب به سینه عبث نیست ترکناز نفس 112شمارهٔ ۷۳۹: غنچه از دلبستگی گردیده پنهان در ل ...113شمارهٔ ۷۴۰: به رنگ شمع بگدازد ز سوز سینه ام ت ...114شمارهٔ ۷۴۱: بی تو ساغر لخت دل چون لاله دارد د ...115شمارهٔ ۷۴۲: با صدانداز نشست آن بت رعنا در پیش 116شمارهٔ ۷۴۳: می مکد خون دلم را غنچه عنابی اش 117شمارهٔ ۷۴۴: طراوت دارد از بس نوبهار حسن سرشار ...118شمارهٔ ۷۴۵: سرشته اند ز فیض هوای صبح تنش 119شمارهٔ ۷۴۶: تا یاد ترا کرده دلم راهبر خویش 120شمارهٔ ۷۴۷: هر قدر غم بیند از گردون بود دانا ...121شمارهٔ ۷۴۸: ز حیرت ماند در بند چکیدن گوهر کوش ...122شمارهٔ ۷۴۹: ندارد بیش ازین دل طاقت صهبای پر ز ...123شمارهٔ ۷۵۰: نشست و کان کیفیت ازو شد بزم رنگین ...124شمارهٔ ۷۵۱: در بند پاس خاطر غیر اینقدر مباش 125شمارهٔ ۷۵۲: حسن معنی را وی بینا ز نادیدن به خ ...126شمارهٔ ۷۵۳: به گلزاری که در رفتار آید سرو موز ...127شمارهٔ ۷۵۴: چنان کز قهر او مانند صهبا آب شد آ ...128شمارهٔ ۷۵۵: دل به عشق از بستگی وا می شود غمگی ...129شمارهٔ ۷۵۶: از یاد که گردید دلت مسکن آتش 130شمارهٔ ۷۵۷: به وادیی که کند تیغ عشق تسخیرش 131شمارهٔ ۷۵۸: ز مستی گر رسد دستم به لبهای نمک س ...132شمارهٔ ۷۵۹: شکاریی که دلم گشته است نخجیرش 133شمارهٔ ۷۶۰: هرگز صدا نبرده در این بزم ره به گ ...134شمارهٔ ۷۶۱: ای دل هم آرمیده و هم می رمیده باش ...135شمارهٔ ۷۶۲: زل بند چاشنی باشد حلاوت از لبش 136شمارهٔ ۷۶۳: خوشا جوش بهار تبت و دامان کهسارش 137شمارهٔ ۷۶۴: بتی که برده دلم زلف عنبر بویش 138شمارهٔ ۷۶۵: از آن چون آب در گلها بود آهسته رف ...139شمارهٔ ۷۶۶: در بزم می چو آمده ای بی حجاب باش 140شمارهٔ ۷۶۷: سبزه پامال شد از نرمی خویش 141شمارهٔ ۷۶۸: بود لبریز صهبای لطافت ساغر نگش 142شمارهٔ ۷۶۹: یار مست است امشب و من کامرانم از ...143شمارهٔ ۷۷۰: بهره از یاری یاری نیستش 144شمارهٔ ۷۷۱: گیرم غم تو و دل خونین دهم عوض 145شمارهٔ ۷۷۲: نوبهار آمد خرامان دوش بر دوش نشاط 146شمارهٔ ۷۷۳: تنها نه تنگنای دلم شد خراب خط 147شمارهٔ ۷۷۴: هرگز نیامده است و نیاید ز ما غلط 148شمارهٔ ۷۷۵: چو بیند آن عذار لاله گون شمع 149شمارهٔ ۷۷۶: غیر از دلم که بی تو در او گشته دا ...150شمارهٔ ۷۷۷: بود از سوز دلم هر قطره خون در تن ...151شمارهٔ ۷۷۸: میستاند باج از صرصر نگاه تند خلق 152شمارهٔ ۷۷۹: هر سبزه سراپای زبانست در این باغ 153شمارهٔ ۷۸۰: گر نیست آفتاب برین در کمین برف 154شمارهٔ ۷۸۱: ز فیض باده شود پیکر ضعیف شگرف 155شمارهٔ ۷۸۲: جمله عالم را هویدا کرد عشق 156شمارهٔ ۷۸۳: هر که بگشاید زبان نطق بیجا پیش خل ...157شمارهٔ ۷۸۴: رفتم اما بی تو بس بی طاقتم داد از ...158شمارهٔ ۷۸۵: در کسب هوا کوش که آزاد کند مشک 159شمارهٔ ۷۸۶: لعل لب او راست ز رنگین سخنی رنگ 160شمارهٔ ۷۸۷: در راه شوق جانان عزم سفر مبارک 161شمارهٔ ۷۸۸: از سوز دلم دیدهٔ مهجور شود خشک 162شمارهٔ ۷۸۹: نه همین چون نی، گلو بی دور ساغر ب ...163شمارهٔ ۷۹۰: در تنم از خون نمی گذاشت فریاد 164شمارهٔ ۷۹۱: دل از کف رفت بدگو را ز کلفت در وف ...165شمارهٔ ۷۹۲: کشیده لاله شراب شبانه از رگ سنگ 166شمارهٔ ۷۹۳: حسن صدا از آن دهن غنچه فام تنگ 167شمارهٔ ۷۹۴: باشد کسی که سر خوی او ز جام دل 168شمارهٔ ۷۹۵: گل کی نهد از ناز قدم بر سر بلبل 169شمارهٔ ۷۹۶: خنجر مژگان او زد زخم پنهانی به دل 170شمارهٔ ۷۹۷: چو گل ز فیض صبوحی پر است جام جمال 171شمارهٔ ۷۹۸: از فیض عشق دید بسی فتح باب دل 172شمارهٔ ۷۹۹: از نور بندگیست فروغ جبین دل 173شمارهٔ ۸۰۰: یار می آید و به استقبال 174شمارهٔ ۸۰۱: می گشاید چشم بستن قفل درهای وصال 175شمارهٔ ۸۰۲: بیند چو خرامیدن رنگین ترا گل 176شمارهٔ ۸۰۳: به محشر تا سری از خاک بیرون آورم ...177شمارهٔ ۸۰۴: دارد دلم مهر علی از بسکه پنهان در ...178شمارهٔ ۸۰۵: آن سبک مغزی که بر تن پروری بنهاد ...179شمارهٔ ۸۰۶: هرگز نبوده غیر توام آرزوی دل 180شمارهٔ ۸۰۷: کو زبانی که دهم شرح گرفتاری دل 181شمارهٔ ۸۰۸: کی غمی از پا و کی پروای از سر داش ...182شمارهٔ ۸۰۹: ما خاک ره جلوه آن سرو روانیم 183شمارهٔ ۸۱۰: چشم تا بر آفتاب عارضت وا می کنیم 184شمارهٔ ۸۱۱: کرده جا تا آن لب میگون به افسون د ...185شمارهٔ ۸۱۲: در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم 186شمارهٔ ۸۱۳: با شیخ خانقاه می ناب می زنم 187شمارهٔ ۸۱۴: چو وصف ابروی آن ماه عالمگیر می گف ...188شمارهٔ ۸۱۵: شب غم، بی جمالش، ساغر، اخگر بود د ...189شمارهٔ ۸۱۶: عقل افلاطون منش را ریشخندی می زنم 190شمارهٔ ۸۱۷: ما را بود ز خون جگر لاله رنگ چشم 191شمارهٔ ۸۱۸: دیده بر روی خیال تو شبی واکردیم 192شمارهٔ ۸۱۹: تا ز یاد او دل غم پیشه رنگین می ک ...193شمارهٔ ۸۲۰: بود آسودگی در اضطراب از چشم بیتاب ...194شمارهٔ ۸۲۱: به راه عشق در گام نخست از خود سفر ...195شمارهٔ ۸۲۲: بسکه جا کرده است مهرت در سراپای ت ...196شمارهٔ ۸۲۳: از غار راه ریزد عشق رنگ خانه ام 197شمارهٔ ۸۲۴: تا بود سودای زلفش در سر شوریده ام 198شمارهٔ ۸۲۵: نه از بیگانه چشم مردمی نه زآشنا د ...199شمارهٔ ۸۲۶: دشت را از جلوه اش رشک گلستان دیده ...200شمارهٔ ۸۲۷: نخست از پهلوی خود دید آفت ها دل ت ...201شمارهٔ ۸۲۸: به یمن همت عشقت ز قید دل رستم 202شمارهٔ ۸۲۹: ز بیدردان مرا وا می نماید زخم پنه ...203شمارهٔ ۸۳۰: روشن از سوز درون امشب چراغت می کن ...204شمارهٔ ۸۳۱: بی تو چون پسته طرب ساخته غمناکترم 205شمارهٔ ۸۳۲: و قمری از فغان خود را دمی بیکار ن ...206شمارهٔ ۸۳۳: دهد دل را به سیلاب فنا سیرابی اشک ...207شمارهٔ ۸۳۴: درآمد تا در آغوش تمنا آن برو دوشم 208شمارهٔ ۸۳۵: بسکه با سامان شد از حسن ملیحی دید ...209شمارهٔ ۸۳۶: کبود از بوسه امشب لعل آن رشک پری ...210شمارهٔ ۸۳۷: فصل بهار اسیر گل و سرو و سوسنم 211شمارهٔ ۸۳۸: دور از تو زبسکه بی دماغم 212شمارهٔ ۸۳۹: فارغ از اندیشهٔ خار کف پا بوده ام 213شمارهٔ ۸۴۰: دلی از فیض یاد عارضش رشک چمن دارم 214شمارهٔ ۸۴۱: خوش آندم کز جفایش خوشدلی بنیاد می ...215شمارهٔ ۸۴۲: گرنه از جوش نزاکت بر تنش سنگین بو ...216شمارهٔ ۸۴۳: آن ملاحت راست در مستی ثناگستر لبم 217شمارهٔ ۸۴۴: بی او ز خون ناب دماغی چو تر کنیم 218شمارهٔ ۸۴۵: کبوتر را ره آگاهی از احوال خود بس ...219شمارهٔ ۸۴۶: صد شکر کز غم چو تویی زار و خسته ا ...220شمارهٔ ۸۴۷: به شهربند تعلق دمی قرار ندارم 221شمارهٔ ۸۴۸: بشکفت، شد نشانهٔ آن تیر اگر دلم 222شمارهٔ ۸۴۹: بی تو بیگانه چو عکس رخت از هوش خو ...223شمارهٔ ۸۵۰: بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شد ...224شمارهٔ ۸۵۱: بجز سر جوش می عقل آفرینی چون نمی ...225شمارهٔ ۸۵۲: تا ز جام عشق دل مستان شد و دیوانه ...226شمارهٔ ۸۵۳: مکن آرایش آن زلف پی تسخیرم 227شمارهٔ ۸۵۴: دست هوس زنعمت دنیا کشیده ام 228شمارهٔ ۸۵۵: آشنا خواهد شدن ما و ترا دلها بهم 229شمارهٔ ۸۵۶: ز بس بالد نگه از دیدنت در چشم حیر ...230شمارهٔ ۸۵۷: ما منت مرهم به جراحت نپسندیم 231شمارهٔ ۸۵۸: از غرور توبه غرق معصیت تا گردنم 232شمارهٔ ۸۵۹: من که از جوش تجلی رشک نخل ایمنم 233شمارهٔ ۸۶۰: افروخت تا ز باده عذار سمن برم 234شمارهٔ ۸۶۱: مستیش افزود تا بشکست مینای دلم 235شمارهٔ ۸۶۲: اگر حرفی ز سوز آتش عشقش بیان کردم 236شمارهٔ ۸۶۳: افروختهٔ عشقم و پروانهٔ خویشم 237شمارهٔ ۸۶۴: ز شوق آنکه به گوشت رسیده آوازم 238شمارهٔ ۸۶۵: در حریم وصل از دلدار دور افتاده ا ...239شمارهٔ ۸۶۶: نیست تنها بی رخت دشمن گریبان ناله ...240شمارهٔ ۸۶۷: در کدورت خون شدم از خویش شادان آم ...241شمارهٔ ۸۶۸: ما دل خویش به ابروی خم آویخته ایم 242شمارهٔ ۸۶۹: حباب آسا فتد از دیدهٔ تر قطره اشک ...243شمارهٔ ۸۷۰: اصلا بمی شکایتی از غم نکرده ایم 244شمارهٔ ۸۷۱: به او نزدیکم و از شرم خود را دور ...245شمارهٔ ۸۷۲: رفتی و بی تو باده کشیدن نسازدم 246شمارهٔ ۸۷۳: خاکساری را چو نقش پای تا دل بسته ...247شمارهٔ ۸۷۴: ما که دل در فکر دنیای خراب افکنده ...248شمارهٔ ۸۷۵: بی تو از بس گرد غم بر چهرهٔ دل دا ...249شمارهٔ ۸۷۶: زحال من چسان آگاه گردد شوخ خودکام ...250شمارهٔ ۸۷۷: ای من خراب طورک رندانه تان شوم 251شمارهٔ ۸۷۸: سوخت تا از پرتو آن آتشین خو پیکرم 252شمارهٔ ۸۷۹: یکرنگ بیخودی شده از خود بریده ام 253شمارهٔ ۸۸۰: ضعف نگذاشت که یک ره جهد از جا آهم 254شمارهٔ ۸۸۱: غمی در خاطر هر کس وطن گیرد غمین ب ...255شمارهٔ ۸۸۲: گلگشت چارباغ برو دوش کرده ایم 256شمارهٔ ۸۸۳: لخت لخت از یاد رویت شد دل بی کینه ...257شمارهٔ ۸۸۴: تا ز عکست برگ گل سیما بود آیینه ا ...258شمارهٔ ۸۸۵: نماید چون جرس در راه شوق شوخ بیبا ...259شمارهٔ ۸۸۶: ننگ منت بر نتابد همت مردانه ام 260شمارهٔ ۸۸۷: کرد دلها را به مژگان نرگس جانانه ...261شمارهٔ ۸۸۸: در سراغ تو غبار رم عنقا گشتیم 262شمارهٔ ۸۸۹: خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم 263شمارهٔ ۸۹۰: بی خطا از بس رساند زخم بر بالای ز ...264شمارهٔ ۸۹۱: تا نهاد آن مست رنگین جلوه پا در ک ...265شمارهٔ ۸۹۲: به تماشای تو بشفت بهار نگهم 266شمارهٔ ۸۹۳: چنان ز زشتی کردار خود خجل شده ام 267شمارهٔ ۸۹۴: زبیتابی شود هر دم فزونتر آتش شوقم 268شمارهٔ ۸۹۵: گرفت عشقش ازین دست اگر گریانم 269شمارهٔ ۸۹۶: دهد بوی جگر پرکاله آهم 270شمارهٔ ۸۹۷: از وصال مایوس است این دلی که من د ...271شمارهٔ ۸۹۸: بسکه تلخی چشانده هجرانم 272شمارهٔ ۸۹۹: فزونتر گردد از زهد ریایی نخوت مرد ...273شمارهٔ ۹۰۰: شبی کز یاد آن مه بر جگر دندان بیف ...274شمارهٔ ۹۰۱: عشق در زنهار باشد از دل غم پیشه ا ...275شمارهٔ ۹۰۲: دل را اسیر پیچش آن مو گذاشتیم 276شمارهٔ ۹۰۳: نمک پروردهٔ لعلت تکلم 277شمارهٔ ۹۰۴: بزم رقصی زا ن نگار سیمبر می خواست ...278شمارهٔ ۹۰۵: تا به معراج فنا یعنی شهادتگاه عشق 279شمارهٔ ۹۰۶: گل دیدار ترا چون پی چیدن رفتم 280شمارهٔ ۹۰۷: چون آینه بر روی تو مدهوش نگاهم 281شمارهٔ ۹۰۸: دل پراضطرابی؛ دست و پا گم کرده ای ...282شمارهٔ ۹۰۹: در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کن ...283شمارهٔ ۹۱۰: خاک راه آن سیه مستم به هنگام خرام 284شمارهٔ ۹۱۱: سبز در خون جگر شد ریشهٔ اندیشه ام 285شمارهٔ ۹۱۲: خموشم ارچه به ظاهر ولی پر از سخنم 286شمارهٔ ۹۱۳: مرا بس بود روز دیوان عام 287شمارهٔ ۹۱۴: شدم پیر و همان مغلوب نفس غفلت آیی ...288شمارهٔ ۹۱۵: به هیچ کس نرسیده است سود ازین مرد ...289شمارهٔ ۹۱۶: زخنده ساغر بر لب رسیده ای دارم 290شمارهٔ ۹۱۷: خود را به تو بی راحله رفتم برسانم 291شمارهٔ ۹۱۸: تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم 292شمارهٔ ۹۱۹: رسته از قید مذاهب دست در مولا زدی ...293شمارهٔ ۹۲۰: ز لعل او دلی شوریده دارم 294شمارهٔ ۹۲۱: از سکوت افشای اسرار نهانی کرده ای ...295شمارهٔ ۹۲۲: عذار لعل گون خوب است از خوبان بهم ...296شمارهٔ ۹۲۳: زین بیش جور با دل خونین ما مکن 297شمارهٔ ۹۲۴: بی جان بود قدح شب آدینه بر زمین 298شمارهٔ ۹۲۵: شب پا نهد چو مست می ناب بر زمین 299شمارهٔ ۹۲۶: جهان را محتسب، چندی به کام می پرس ...300شمارهٔ ۹۲۷: چو یافت لذت بیداد خنجر مژگان 301شمارهٔ ۹۲۸: چه می شود؟ نفسی در کنار ما بنشین! ...302شمارهٔ ۹۲۹: آنچه در حق گلستان می کند فصل خزان 303شمارهٔ ۹۳۰: تو و نامهربانی و به قصد ما میان ب ...304شمارهٔ ۹۳۱: نخواهد کرد گردون بعد از این آهنگ ...305شمارهٔ ۹۳۲: گر چنین در ضعف دایم بگذرد احوال م ...306شمارهٔ ۹۳۳: کام دل از لب شکرشکنی شیرین کن 307شمارهٔ ۹۳۴: در دیار همتم فرش است گوهر بر زمین 308شمارهٔ ۹۳۵: بر لب منه پیالهٔ سرشار بیش ازین 309شمارهٔ ۹۳۶: تو و مستی و ناز و عشوه و مغرور خو ...310شمارهٔ ۹۳۷: چو رو از برقع آن رشک قمر می آورد ...311شمارهٔ ۹۳۸: آشفته زلف را زصبا می کنی، مکن!312شمارهٔ ۹۳۹: بی سخن نیست ترا یک سر مو بیش دهن 313شمارهٔ ۹۴۰: کی کمال مرد بدخو بر کسی گردد عیان 314شمارهٔ ۹۴۱: چون شمیم غنچه آیی گر ز قید دل برو ...315شمارهٔ ۹۴۲: خضر نتوانست نرد عشق آسان باختن 316شمارهٔ ۹۴۳: ز پهلوی ریاضت کسب انوار سعادت کن 317شمارهٔ ۹۴۴: پنهان تراست ساعد سیمین در آستین 318شمارهٔ ۹۴۵: ز خویشتن نفسی گر نهی قدم بیرون 319شمارهٔ ۹۴۶: کرده تا از گرمی خویت حکایت سر زبا ...320شمارهٔ ۹۴۷: غازه از عکس رخت بر چهرهٔ گلشن مزن 321شمارهٔ ۹۴۸: از نسیم صبحگاهی کرده در بر پیرهن 322شمارهٔ ۹۴۹: نیست جای پانهادن بر زمین 323شمارهٔ ۹۵۰: در خرام آمد چو آن مشکین سلاسل بر ...324شمارهٔ ۹۵۱: ساعد او می زند بر شمع کافور آستین 325شمارهٔ ۹۵۲: خوبرو بسیار از کشمیر می آید برون 326شمارهٔ ۹۵۳: برون آی از نقاب و مشهدم را رشک ای ...327شمارهٔ ۹۵۴: لرزد از جورت دل خلق خدا بر خویشتن 328شمارهٔ ۹۵۵: از آن دو لب چه گل کام می توان چید ...329شمارهٔ ۹۵۶: چون شمع برافروختی از باده کشیدن 330شمارهٔ ۹۵۷: چون نهد عارف به پر از خلوت دل پا ...331شمارهٔ ۹۵۸: تا خزان آمد گل کامی نچیدیم از چمن 332شمارهٔ ۹۵۹: دل آگاه آزاد است از اندیشهٔ مردن 333شمارهٔ ۹۶۰: به سعی در طلبش راه جستجو سر کن 334شمارهٔ ۹۶۱: از عاشقان چه گویم و صبر و توانشان 335شمارهٔ ۹۶۲: تا نهاد آن آفتاب شعله خو پا در چم ...336شمارهٔ ۹۶۳: ساز شد در پردهٔ خاموشی آخر جنگ من 337شمارهٔ ۹۶۴: بوسی ز کنج لعل لبش انتخاب کن 338شمارهٔ ۹۶۵: انکسار مرا تماشا کن 339شمارهٔ ۹۶۶: غیر را امشب کباب از اختلاط یار کن 340شمارهٔ ۹۶۷: ساقی بیار باده و عیشم به کام کن 341شمارهٔ ۹۶۸: امروز چون توان به مدارا گریستن 342شمارهٔ ۹۶۹: چراغ دودهٔ مجد و علا امام حسین 343شمارهٔ ۹۷۰: شعلهٔ حسن ز تو سینهٔ سوزان از من 344شمارهٔ ۹۷۱: شد بهار و گشت عالم گلستان، ما همچ ...345شمارهٔ ۹۷۲: چو گل شکفت دگر توبه اختیار مکن 346شمارهٔ ۹۷۳: چنان یکباره ترک تیغ باز من برید ا ...347شمارهٔ ۹۷۴: شد خیال رویش از بس آشنای چشم من 348شمارهٔ ۹۷۵: عجب ز غنچه به آن لعل همسری کردن 349شمارهٔ ۹۷۶: شمعی که مرا روشنی جان تن است آن 350شمارهٔ ۹۷۷: ساقیا رحمی بر احوال من افتاده کن 351شمارهٔ ۹۷۸: حیف باشد واله دنیای دون پرور شدن 352شمارهٔ ۹۷۹: خداوندا دل وارسته از دنیا کرامت ک ...353شمارهٔ ۹۸۰: به خود بست آنکه ز آب و تاب خود چو ...354شمارهٔ ۹۸۱: چشم بد دور آفتاب می نماید بر زمین 355شمارهٔ ۹۸۲: پرند بوی گل پیراهن او 356شمارهٔ ۹۸۳: ریخت مژگانت که ویرانی بود آباد از ...357شمارهٔ ۹۸۴: گلستان بی بر رویی به زندان می زند ...358شمارهٔ ۹۸۵: بسکه نرم و صاف باشد سربسر اعضای ا ...359شمارهٔ ۹۸۶: نیست آسان چارهٔ دیوانهٔ گیسوی او 360شمارهٔ ۹۸۷: بسکه سنگینم ز بار غم به راه جستجو 361شمارهٔ ۹۸۸: صحبت بی نفاق یاران کو 362شمارهٔ ۹۸۹: نه همین پیچد به خود از شوق رویت م ...363شمارهٔ ۹۹۰: حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدا ...364شمارهٔ ۹۹۱: دمیده همچو مهر از مشرق خوبی جمال ...365شمارهٔ ۹۹۲: آنکه شور صد قیامت بود با خلخال او 366شمارهٔ ۹۹۳: ای شوخ قوشجی که ز بیداد خوی تو 367شمارهٔ ۹۹۴: چه کنم با صف مژگان بلا پرور او 368شمارهٔ ۹۹۵: در سحرخیزی به ارباب سعادت یار شو 369شمارهٔ ۹۹۶: مستغنی از می آیم ز جان نگاه او 370شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست ...371شمارهٔ ۹۹۸: ترا دو ابروی پیوسته بر جبین شکفته 372شمارهٔ ۹۹۹: کی کنم سودا به نقد جان و دل کالای ...373شمارهٔ ۱۰۰۰: در گلویم بی تو هر دم آب می گردد ...374شمارهٔ ۱۰۰۱: کو بهاران تا برآید از کمین ابرسی ...375شمارهٔ ۱۰۰۲: گشته بی لعل تو خم در دل میخانه گ ...376شمارهٔ ۱۰۰۳: از حیا تا رنگ رخسارت به پرواز آم ...377شمارهٔ ۱۰۰۴: بسکه در شادی و غم با خلق یک رنگ ...378شمارهٔ ۱۰۰۵: زفیض فکر شب ها چون به دور شمع، پ ...379شمارهٔ ۱۰۰۶: سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ...380شمارهٔ ۱۰۰۷: به جام لاله می رنگ تا بود در کوه 381شمارهٔ ۱۰۰۸: برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه 382شمارهٔ ۱۰۰۹: رفتیم ز بس با دل پر شور در این ر ...383شمارهٔ ۱۰۱۰: می کشد عکس ترا پر تنگ در بر آینه 384شمارهٔ ۱۰۱۱: زان چشم مست کار صبوحی کند نگاه 385شمارهٔ ۱۰۱۲: به زر نگین صفت از بس دل تو بند ش ...386شمارهٔ ۱۰۱۳: در دلم از گریه دایم سخت تر گردد ...387شمارهٔ ۱۰۱۴: زاشک آخر به دل فیضی رسد آهسته آه ...388شمارهٔ ۱۰۱۵: غنچه بی جلوهٔ دیدار تو دل تنگ شد ...389شمارهٔ ۱۰۱۶: الهی در ره فقرم شکوه پادشاهی ده 390شمارهٔ ۱۰۱۷: نور عرفان در دل صافی ضمیران برده ...391شمارهٔ ۱۰۱۸: پرتو افکن گشت رخسار تو تا در آین ...392شمارهٔ ۱۰۱۹: کردم از لخت جگر طرح زبان تازه ای 393شمارهٔ ۱۰۲۰: گشتم اسیر نوگل بلبل ندیده ای 394شمارهٔ ۱۰۲۱: دل چیست واله نگه ترک زاده ای 395شمارهٔ ۱۰۲۲: صورت حالش دگرگون شد ز گل رخساره ...396شمارهٔ ۱۰۲۳: دوش بر قلب دل غم زده غافل زده ای 397شمارهٔ ۱۰۲۴: آه که امشب چها با دل ما کرده ای 398شمارهٔ ۱۰۲۵: ای دل از فیض محبت چه بسامان شده ...399شمارهٔ ۱۰۲۶: عید من باشد گرفتاری به یار تازه ...400شمارهٔ ۱۰۲۷: باز از تغافلی صف پیمان شکسته ای 401شمارهٔ ۱۰۲۸: از برم دل می برد هر دم به رنگ تا ...402شمارهٔ ۱۰۲۹: تو جنگجو چقدر جور آشنا که نه ای 403شمارهٔ ۱۰۳۰: خیال تندخویی با دلم سر می کند با ...404شمارهٔ ۱۰۳۱: ز بس با خویش بردم آرزوی سرمه سا ...405شمارهٔ ۱۰۳۲: چون بی تو چارهٔ دل محزون کند کسی 406شمارهٔ ۱۰۳۳: نهانی در حجاب زندگانی 407شمارهٔ ۱۰۳۴: می افزود چراغ زندگانی 408شمارهٔ ۱۰۳۵: تا مرا شد با تو ای گل پیرهن دلبس ...409شمارهٔ ۱۰۳۶: دست ریزش ساقیا هرگز مباد از ما ک ...410شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ...411شمارهٔ ۱۰۳۸: گشاید بر رخت درهای فیض از یمن هش ...412شمارهٔ ۱۰۳۹: ای من فدای نام تو یا مرتضی علی 413شمارهٔ ۱۰۴۰: سر کویی بود عشرتگه ما یا گلستانی 414شمارهٔ ۱۰۴۱: ز هجرت پیکرم خواب فراموش است پند ...415شمارهٔ ۱۰۴۲: چه خواهد شد دمی با غنچه هم آواز ...416شمارهٔ ۱۰۴۳: خود را چو زخود جدا بیابی 417شمارهٔ ۱۰۴۴: زاهد از خشکی است کز مینا کند پهل ...418شمارهٔ ۱۰۴۵: تا قیامت در شکنج دام زلف دلبری 419شمارهٔ ۱۰۴۶: دل دیوانهٔ عشق تو از هر قطرهٔ خو ...420شمارهٔ ۱۰۴۷: چند دل را به جهان گذران شاد کنی؟421شمارهٔ ۱۰۴۸: خوش آن رندی که مینا را به ساغر م ...422شمارهٔ ۱۰۴۹: شوی ز خویش چو بیگانه یار خود باش ...423شمارهٔ ۱۰۵۰: ز چشمت سرمه گرد وحشت آهوست پندار ...424شمارهٔ ۱۰۵۱: جز تو روشن نبود دیدهٔ بیخواب کسی 425شمارهٔ ۱۰۵۲: اگر تن را نه در اول ز بالیدن نگه ...426شمارهٔ ۱۰۵۳: کشید شور جنونم سوی بیابانی 427شمارهٔ ۱۰۵۴: دولت اگر ز پهلوی خست هوس کنی 428شمارهٔ ۱۰۵۵: در تعب باشد روانت تا گرفتار تنی 429شمارهٔ ۱۰۵۶: از رعونت تا به کی سرو پا در گل ش ...430شمارهٔ ۱۰۵۷: عقدهٔ دل واکند زلف گرهگیر کسی 431شمارهٔ ۱۰۵۸: دل می بردم غنچهٔ خندان تو جتی 432شمارهٔ ۱۰۵۹: تا دور ز رخ نقاب کردی 433شمارهٔ ۱۰۶۰: به چشمم موج می دور از تو شمشیر ا ...434شمارهٔ ۱۰۶۱: از هر که گشت محو تو مستور نیستی 435شمارهٔ ۱۰۶۲: این چه بیداد است ای شمشاد قامت م ...436شمارهٔ ۱۰۶۳: به قصد کشتنم افراخت قد خورشید سی ...437شمارهٔ ۱۰۶۴: فسونسازی که دل را می برد نیرنگش ...438شمارهٔ ۱۰۶۵: هر قطرهٔ اشکم ز پی دیدن چشمی 439شمارهٔ ۱۰۶۶: چو شبنم به که فارغ از امید بال و ...440شمارهٔ ۱۰۶۷: از پای فکنده است مرا محنت و غم، ...441شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو ...442شمارهٔ ۱۰۶۹: نصرت ده حبیب خدا مرتضی علی 443شمارهٔ ۱۰۷۰: به دنیا پشت پا زن تا شه روی زمین ...444شمارهٔ ۱۰۷۱: مستور گشت رویش زیر نقاب نیمی 445شمارهٔ ۱۰۷۲: اگر از دیدن عیب خلایق چشم می پوش ...446شمارهٔ ۱۰۷۳: موسم مستی است ایام بهاران های ها ...447شمارهٔ ۱۰۷۴: اگر چشمی به زیر افکنده باشی 448شمارهٔ ۱۰۷۵: مقصد ظاهرپرستان است و اهل دل یکی 449شمارهٔ ۱۰۷۶: تا که تو بر خویشتن سوار نباشی 450شمارهٔ ۱۰۷۷: اگر محاسبه روز حشر در نظر آری 451شمارهٔ ۱۰۷۸: چو شمع بزم حسن روستایی 452شمارهٔ ۱۰۷۹: به ششدر کار خود از شش جهت انداخت ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ